چطور حرف دیگران برایمان مهم نباشد؟

زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه

اگر حرف دیگران بسیار برای شما مهم شود، دیگر خودتان را فراموش می کنید.  اما وقتی که فکر و ذکر درباره نظرات دیگران را کنار بگذارید، آن موقع است که می فهمید که چه کسی هستید.

به لحظه ای فکر کنید که حسابی نگران هستید مثلا وقتی که می خواهید در یک مکان عمومی صحبت کنید، دست خود را در یک جلسه بزرگ بالا ببرید یا حتی وقتی که در یک اتاق پر از آدم های غریبه راه بروید. دلیل اینکه خودتان را کوچک دیدید، ترسیدید و بسیار تحت فشار بودید این بود که از اینکه مورد تایید دیگران قرار نگیرید می ترسیدید.

چرا از حرف دیگران ناراحت میشویم؟

ترس از حرف دیگران درباره ما یا FOPO: Fear of Other Peoples Opinion به یک وسواس غیر منطقی و غیر سودمند در دنیای مدرن امروزی تبدیل شده است و اثرات مخرب آن از کنترل خارج شده است.

اگر به خودتان، توانایی های خود و همینطور ارزش های خود کمتر توجه کنید و خودتان را با فکر و حرف دیگران مطابقت بدهید، به توانایی و پتانسیل خود آسیب میرسانید. اینگونه فقط در حاشیه امنی که برای خود درست کرده اید زندگی خواهید کرد زیرا از انتقاد دیگران درباره خود میترسید. از مورد تمسخر قرار گرفتن و طرد شدن میترسید. وقتی با چالشی روبرو میشوید، از دیدگاه خود دست میکشید. دیگر دست خود را بالا نمی آورید زیرا از عواقب آن میترسید و دیگر به دنبال پیشرفت و ترفیع نخواهید بود زیرا فکر میکنید که واجد شرایط نیستید.

متاسفانه، FOPO بخشی از ذات انسان است زیرا ذهن انسان، سازه سال های بسیار دور است. فکر به تایید اجتماعی، نیاکان ما را بسیار محتاط و باهوش بار آورده است؛ هزاران سال پیش اگر در یک ماموریت شکار شکست میخوردید و بار شکست خوردن اگر بر دوش شما می افتاد، آنگاه جایگاه شما در قبیله خدشه دار میشد. میل به جای گرفتن در اجتماع و ترس فلج کننده منفور واقع شدن، باعث میشود تا توانایی های خود برای زندگی ای که میخواهیم آن را بسازیم تضعیف شود.

این موضوع تاکید بر این دارد که چرا باید به پرورش حالت فکری خود بپردازیم تا دیگر مسائل کوچک، بسیار برایمان با اهمیت نشود.

اگر درگیر FOPO هستید، راه حل هایی برای کاهش شدت استرس شما وجود دارد. وقتی بر افکار خود آگاه باشید، خودتان را به گفتن اصطلاحاتی که باعث افزایش اعتماد به نفس شما میشود، مشغول میکنید مثل “من سخنور خوبی هستم، من بسیار برای این کار تلاش کرده ایم پس به توانایی هایم ایمان دارم، من حرف های خوبی برای گفتن دارم، من آمادگی این ترفیع را دارم”. بیان کردن این جملات باعث میشود تا بر روی مهارت ها و توانایی های خود تمرکز کنید تا این که به فکر حرف دیگران باشید. همینطور میتوانید نفس عمیق بکشید. این کار به مغزتان این سیگنال را ارسال میکند که در خطر نیستید.

ولی اگر واقعا میخواهید بر FOPO غلبه کنید، باید ویژگی خودآگاهی را در خودتان پرورش دهید. اکثر ما با یک دیدگاه کلی درباره خودمان به مصاف زندگی میرویم و در بسیاری از شرایط، همین کافی است. روزگار میگذرد. اما اگر میخواهید بهترین نسخه شخصیتی خودتان باشید بی آنکه  از حرف دیگران ترسی داشته باشید، باید بیشتر خودتان را بشناسید.

باید فلسفه مختص به خودتان را پرورش بدهید؛ یک کلمه یا عبارت که عقاید و ارزش های پایه ای شما را بیان میکند. فلسفه شخصی Pete Carroll، همکار و سرپرست Seattle Seahawks (سگ های دریایی سیاتل)، این عبارت است: همیشه در حال رقابت باش. برای او، این عبارت به این معنی است که هر روز سخت کار کن تا روز به روز بهتر شوی و حداکثر توانایی های خود را شکوفا کنی. این فلسفه، پیش پا افتاده یا صرفا یک شعار نیست بلکه برای او به عنوان یک قطب نما است، اعمال او، افکار و همینطور تصمیمات او را کنترل میکند. به عنوان یک سرپرست، یک پدر و یک دوست در هر حوزه ای از زندگی.

اگر میخواهید فلسفه خودتان را توسعه دهید، باید از خودتان چند سوال بپرسید:

وقتی که بهترین نسخه از خودم هستم، سررشته افکار و اعمال من چیست؟

چه کسانی از نظرِ ارزشی و شخصیتی با من هم تراز است؟

آن ویژگی ها و ارزش ها چیست؟

نقل قول های مورد علاقه ات چیست؟ کلمات مورد علاقه ات چی؟

وقتی به همه این سوالات پاسخ دادی، دور کلماتی که حس میکنی مهم هستند خط بکش و آن هایی که فکر میکنی مهم نیستند را حذف کن. هر چه که باقی ماند را خلاصه کن و به یک جمله کلی برسان که مشخص کند که دقیقا که هستی و چگونه دوست داری زندگی خود را بگذرانی. متن را با کسی که دوست داری به اشتراک بگذار، دنبال حرف های جدید باش و به بهبود فلسفه خودت مشغول شو. سپس آن را به خاطر بسپار و هر روز به آن سر بزن.

ایجاد یک فلسفه شخصی میتواند چشم گشا و تمرین بسیار خوبی باشد. وقتی که به پرورش تیم های مدیران اجرایی میپردازم، معمولا از آن ها میخواهم که فلسفه زندگی خود را بنویسند و آن را با گروه به اشتراک بگذارند. هیچ گاه فراموش نمیکنم که یک مسئول اجرایی ارشد همه را در اتاق شگفت زده کرد. وقتی که اشک در چشمانش حلقه زد، کمر خود را صاف کرد، سر خود را بالا گرفت و گفت، “فلسفه من این است که  به گونه ای رفتار کنم که ایده آل زندگی خود باشم.” او به همکارانش گفت که والدین او مهاجرانی بودند که در برابر شرایط چالش برانگیز مقاومت کردند تا اینکه فرزندشان زندگی پر از فرصت داشته باشد. به خاطر فداکاری و کار های سختی که خانواده او انجام دادند، این را وظیفه خود میدانست تا زندگی ای را داشته باشد که لیاقت آن همه فداکاری انجام شده را داشته باشد. هر روزه، او سعی میکند تا به گونه ای زندگی کند تا لایق آن همه خوبی پدر و مادرش باشد و یک الگوی عالی برای نسل های بعدی باشد.

هرچه از اهمیت فلسفه شخصی بگویم، اغراق نکرده ام. کار با بازیکنان و مربیان NFL، که از ورزشکاران حرفه ای به حساب می آیند، و همینطور با رهبران ارشد ۵۰ کمپانی ثروتمند به این پی بردم که به جز تعقیب بی امان بهترین نسخه خودشان در زندگی، چیزی که این افراد را در زندگی موفق کرده است درک روشنی است که از اصول خود دارند و آن ها راهنمایی میکند. به خاطر همین درک روشن، بیشتر دوست دارند به خودشان فشار بیاورند، بیشتر یاد بگیرند و به آغوش سختی ها بروند. آن ها میتوانند به افکار و صحبت های هواداران و رسانه توجهی نکنند و فقط به ندای درونی خود گوش کنند.

وقتی که فلسفه شخصی خود را پرورش دادی، زندگی خودت را طبق همین اصول جلو ببر. در خانه شروع کن. به خانوادت بگو عاشقشان هستی. ریسک کن، عجیب باشید (یعنی خود واقعیتان باشید). حال این اعمال را در محل کار انجام بدهید. به ارائه عمومی بپردازید. به دنبال ترفیع باشید. کارهایی کنید که افکار جدید در اذهان دیگران درباره شما ایجاد کنند. وقتی به قدرت FOPO و اینکه چقدر باعث میشود در زندگی خود عقب بمانید پی میبرید، آن را میپذیرید و دوباره با فلسفه خود ارتباط میگیرید و اهداف بزرگتری را شروع میکنید.

اگر بخواهیم بیشتر ادامه دهیم، به دنبال بازخورد از لیست کسانی که دوستشان دارید باشید.  بازخورد صادقانه جزء مهمی از تسلط بر زندگی است. در جریان یکی از پادکست هایم به اسم “به دنبال تسلط” ، آقای برنه برون (Brene Brown) محقق مشهور و نویسنده کتاب جرأت رهبری (Dare to Lead) پیشنهاد داد که اسم آن افراد باید در یک کاغذ ۱ در ۱ اینچ جا شود. من هم یک پیشنهاد جدید اضافه کردم. آن این بود که اسم کسانی که در آن کاغذ مینویسید باید کامل بدانند که شما چه کسی هستید و میخواهید چه کسی بشوید.  نظرات آن ها را محترم بدانید و نظرات بقیه افراد را بی اهمیت بدانید. این بازخوردها را با تجربه های خود تطبیق بدهید.

خیلی از ما ها، رشد و پیشرفتمان در صورتی شکل میگیرد که ما با حداکثر توانایی های خود عمل کنیم. مثل اینکه یک بادکنک را تا انتها باد کرده باشیم. زندگی با فلسفه خود هم نیازمند تلاش و قدرت بیشتر میباشد. ولی در نتیجه چیزی که به طرز هنرمندانه ای شخصیت اصلی شما را بیان میکند، باعث می شود تا خود را بیشتر شکوفا کنید و با اهداف و معانی بهتری زندگی کنید.

چگونه بی تفاوت باشیم

چطور حرف دیگران برایمان مهم نباشد؟ هر روز، حتی بعد از اینکه از خواب بیدار می‌ شویم، دائم در این فکر هستیم که بقیه مردم چه فکری درباره ما می کنند. زندگی خودمان را بر پایه راضی کردن دیگران بنا می کنیم و در آخر، دیدگاه و فکری که دیگران درباره ما دارند، روی اعمال، ظاهر و زندگی ما تاثیر می گذارد.

ذات انسان این است که توسط بقیه دوست داشته شود و به طور طبیعی به دنبال تایید دیگران است. اما بعضی اوقات تا حدی نسبت به این موضوع حساس می شوید که دیگر نمیتوانید جلوی خودتان را برای توهین کردن به دیگران بگیرید و بسیار میتواند برای سلامت شما مضر باشد. سعی نکنید که مبنای زندگی خود را بر پایه افکار دیگران بنا کنید. اگر این کار را انجام بدهید باعث می شود تا دنباله ‌رو دیگران شوید.

همه کس را نمیتوان راضی نگه داشت

همیشه کسانی هستند که پشت سر شما حرف بزنند و شما را قضاوت کنند. اما تنها کسی که بهتر است به فکر راضی نگه داشتن او باشید، خودتان هستید. وقتی دائم به این فکر میکنید که دیگران درباره شما و اعمال شما چه فکری میکنند، باعث چیزی به جز استرس روحی و روانی نمیشود. نگذارید دیگران شما را کنترل کنند. در نظر داشته باشید که شما تنها یک بار زندگی میکنید پس باید به نحو احسنت از آن استفاده کنید. پس همین الان روی عقاید خودتان سفت و سخت بایستید!

نگران نباشید زیرا در واقعیت کسی نگران شما نیست

هر روزِ خود را با این فکر که در نظر دیگران چگونه هستیم و چگونه ممکن است ما را قضاوت کنند به سر می بریم. اما حقیقت این است که دیگران هم دقیقا همین فکر را میکنند. حقیقت محض است که بعضی از انسان ها، دنیای خود را متناسب با نفس و ضمیر خود درک میکنند و به گونه ای آن را از یک فیلتر عبور میدهند. این به این معنی است که اگر کاری که بر زندگی دیگران تاثیر مستقیم میگذارد، انجام نداده باشید، دلیلی ندارد که به شما فکر کنند. آن لحظه که به این درک برسید که ذهن بقیه آدم ها چگونه کار میکند، قدم بزرگی در راستای آزادی برداشته ‌اید.

شما تنها کسی هستید که می داند چه چیزی دقیقا برای شما مناسب است

فقط شما هستید که می دانید چه چیزی برای شما مناسب است. و در صورتی می توانید به این موضوع پی ببرید که تصمیم های خود را، خودتان بگیرید. و اگر در کاری شکست خوردید، حداقل به جای اینکه دیگران را سرزنش کنید، از آن ها درس عبرت بگیرید.

ارزش خود را بدانید

شما باید بدانید که در زندگی چه چیزی برای تان مهم است و ارزش واقعی شما چقدر است.

آن لحظه ای که بفهمید شما دقیقا چه کسی هستید و چه چیزی بیشتر از هر چیز دیگری برای شما مهم است، دیگر آن چه که مردم به آن فکر میکنند برای شما به طرز چشمگیری بی اهمیت تر میشود.

“به جای آن که نگران شهرت خود باشید، به فکر خود و شخصیت خود باشید، زیرا شخصیت شما آن چیزی است که ذات شما را میسازد و شهرت شما تنها آن چیزی است که دیگران درباره شما فکر میکنند”

هم چنین بخوانید: چگونه نسبت به حرف دیگران بی توجه باشیم

نگذارید که حرف دیگران جلوی رسیدن به آرزوهای تان را بگیرد

اگر دائم نگران این هستید که دیگران چه فکری درباره شما میکنند، هیچ وقت به آن چیزی که میخواهید در زندگی به آن برسید دست نخواهید یافت. در زندگی موقعیت هایی به وجود می آید که گاهی نیاز است که شما غرور و شهرت خود را زیر پا بگذارید تا چیزی که میخواهید را بدست آورید. اگر دائم نگران این هستید که دیگران به چه فکری هستند، هیچ وقت اراده انجام کار درست را نخواهید داشت.

سعی کنید دیگر به این مسائل اهمیت ندهید، کاری را انجام دهید که دوست دارید و کسی باشید که میخواهید. زیرا شما یکبار زندگی میکنید. پس چرا آن را صرف نگرانی خود درباره افکار دیگران کنیم؟ بعضی از آن ها را شاید حتی بعد یک سال هم نبینید. بدون توجه به افکار مردم زندگی کنید، اینگونه بیشترین بهره را از زندگی خواهید برد.

همه ما دوست داریم که بقیه ما را دوست داشته باشند و از استعداد های ما، هوش بالای ما، خلق و خوی ما و همینطور شخصیت درخشنده ما مورد احترام واقع شود. اما وقتی که زندگی خود را صرف این میکنیم که دیگران چه فکری درباره ما میکنند، این اجازه را به آن ها میدهیم که در موفقیت ما نقش محوری و پررنگی را داشته باشند و اینگونه به مشکل بر میخوریم. زندگی خود را جوری بنا میکنیم تا مورد انتظارات بقیه واقع شود و آن به یک چرخه بسیار نادرست تبدیل میشود.

وقتی قدرت خود را به دیگران واگذار میکنیم و این اجازه را به آن ها میدهیم تا روی ما تاثیر گذار باشند، دیگر خود حقیقی را گم میکنیم. آن گاه تنها واقعیتی که درک میکنیم این است که عقیده دیگران درباره ما چه میباشد.

چگونه به حرف دیگران اهمیت ندهیم؟

حال به ۱۵ راه برای از بین بردن این نگرانی ها و آزاد سازی خود برای تبدیل شدن به خود واقعی می پردازیم.

۱٫ بر اینکه چه چیزی اهمیت دارد تمرکز کنید.

وقتی تمرکز خود را بر چیزی میگذاری که اهمیت دارد، دید وسیع تری درباره زندگی خواهی داشت.  اینگونه میتوانی از تاثیراتی که افکار دیگران بر تو میگذارند رها باشی.

۲٫ به یاد داشته باش که بیشتر مردم خیلی توجه نمی کنند

بیشتر مردم به فکر خود و زندگی خود هستند تا اینکه به فکر دیگران باشند. اگر هم درباره زندگی شما نظر بدهند، چیزی نیست که درباره آن فکر کرده باشند و صرفا یک حرف زودگذر بوده است.

۳٫ دیدگاه خود را داشته باشید

نظرات دیگران درباره زندگی شما، فقط متناسب با زندگی خودش است و با عقاید و باورهای شما فرق دارد. چیزی که برای آن ها خوب است، شاید برای شما بد باشد و برعکس. از نظر دیدگاه خودتان، آن کسی باشید که میخواهید.

۴٫ فقط خودتان بهترین خود را می دانید

کسی به جای شما زندگی نمیکند. فقط خودتان هستید. ممکن است نظرات و ایده هایی داشته باشند ولی تنها کسی که میداند چه چیزی دقیقا مناسب شما است، فقط خودتان هستید. و این به این معنی است که باید خودتان را بیشتر بشناسید آن هم به کمک اشتباهاتی که در زندگی کردید و شکست هایی که متحمل شدید.

۵٫ حواستان به کار خودتان باشد

به دنبال دانستن حرف دیگران درباره خود نباشید. خودتان را درگیر عقاید آن ها نکنید به ویژه وقتی که آن ها وضع بحرانی دارند، شکست خورده هستند و زندگی خوشی را سپری نمیکنند. بیشتر اوقات، بازخورد های منفی از جانب آدم های منفی است.

۶٫ از حساسیت محرک های درونی خود بکاهید

آیا خیلی حساس هستید؟ آیا وقتی کسی درباره شما یک نظری میدهد که شاید حتی درست هم نباشد، زود عصبی شوید؟ سعی کنید احساسات روحی خود را تقویت کنید تا بتوانید با این ناملایمات کنار بیایید.

۷٫ از بیش از حد فکر کردن بپرهیزید

بیش از حد فکر کردن باعث میشود تا شما حس کنید که دیگران در حال قضاوت شما هستند، در صورتی که اصلا این موضوع درست نیست. این موضوع باعث سرد شدن شما میشود. یاد بگیرید که بیش از حد فکر کردن را با افکار مثبت جایگزین کنید.

۸٫ به دنبال بازخورد های سازنده باشید

برای تصمیمات مهم تر باید به دنبال نظرات افرادی که به آن ها اعتماد دارید باشید و بقیه را فراموش کنید. افرادی را پیدا کنید که میتوانند بازخوردهای سازنده و مشخص بدهند.

۹٫ سعی نکنید همه را راضی نگه دارید

نمیتوان انتظارات همه را برآورده کرد، پس زیاد خودتان را سر این موضوع اذیت نکنید. فقط به دنبال راضی کردن خودتان باشید و بقیه را به حال خود رها کنید. امکان دارد بعضی ها از شما خوششان نیاید و این موضوع مشکلی ندارد.

۱۰٫ افکار دیگران دائم در حال تغییر است

هیچ وقت نگذارید حرف دیگران به عمق وجودی شما نفوذ کنند، زیرا افراد ممکن است خودشان را هر لحظه تغییر بدهند. وقتی که خود را درگیر فکر دیگران کرده اید، وقتی که آن شخص نظر خود را تغییر دهد باعث آشوب درونی شما میشود.

۱۱٫ چیزی را بکارید که می خواهید آن را برداشت کنید

زندگی مثل یک بازتاب است. هر چه که بفرستید دوباره به خودتان برمیگردد. فکر و ذکر زیاد درباره عقاید دیگران، میتواند افکار و رفتار شما را تحت تاثیر خودش قرار دهد و در ناخودآگاه شما تاثیر بگذارد.

۱۲٫ در لحظه زندگی کنید

وقتی خودتان را ناراحت حرف دیگران میکنید، بسیاری از اتفاقات مهم زمان حال را از دست میدهید. به طور متقابل هم اگر تمرکز خود را در لحظه بگذارید، دیگر نگران عواقب کارتان نیستید به ویژه قضاوت های دیگران. خودتان را برای آن کسی که هستید قبول کنید و در لحظه باشید.

۱۳٫ یک الگوی مناسب برای خود پیدا کنید

کسی را پیدا کنید که عزت نفس او را تحسین میکنید تا شما را به سمت خود واقعیتان سوق دهد. یک راهنمای مناسب میتواند عدم اعتماد به نفس شما را از بین ببرد و باعث شود تا بهترین نسخه آینده خود را تصور کنید.

۱۴٫ زندگی خیلی کوتاه است

نکته اصلی این است که ما فقط یک بار زندگی میکنیم و آن هم بسیار کوتاه است. آیا واقعا میخواهید حتی لحظات کوتاهی از زندگی گرانبهای خود را صرف فکر و ذکر درباره زندگی دیگران کنید؟ زندگی ای که دیگران به شما بگویند که چه میخواهید؟ آیا بهتر نیست که خودتان برای خودتان تصمیم بگیرید که چه کسی هستید و چه میخواهید و چه برنامه ای برای رسیدن به آن دارید؟

برای اینکه دیگر حرف دیگران برای شما مهم نباشد، نیازمند یک تلاش سخت و هوشمندانه هستید. این یک مهارت است که باید تقویت شود. اما وقتی توانستید نسبت به حرف دیگران بی تفاوت باشید، دنیا را به گونه ای دیگر خواهید دید. مردم شما را دوست خواهند داشت، از شما تنفر خواهند داشت و هیچ کدام از این موارد به شما و زندگی شما مربوط نخواهند بود. انتخاب های خودتان را خودتان انجام دهید و بر آن ها پایبند باشید. مسئولیت کامل اعمال خود را بپذیرید. وقتی این کار را انجام دهید، اعتماد به نفسی که به آن نیاز داشتید را به دست می آورید همینطور قدرتی که به دنبال آن بودید را پیدا خواهید کرد بدون اینکه دیگران را سر اشتباهات خود سرزنش کنید.

منبع: INC HBRBEINSPIREDCHANNEL