معرفی بهترین کتاب های ذهن آگاهی

زمان مطالعه: ۷ دقیقه

بهترین کتاب های ذهن آگاهی را می شناسید؟ تا چه اندازه با مبحث ذهن آگاهی آشنایی دارید؟ در این مطلب با ما با معرفی چند مورد از این کتاب ها همراه باشید.

۱. جادوی احساس: قفل‌گشایی از قدرت احساسات برای کمک به خویشتن،‌ خانواده و اجتماع

مارک براکت

براکت، رئیس مرکز هوش عاطفی ییل، با مأموریتی که برگرفته از تجربه خودش از قلدری و تجاوز جنسی است، به این کار معرفی شد که در رابطه با «جادوی احساس» به طرز تلخی بحث کند. با این حال، قبل از اینکه ما داستان او را بیاموزیم، براکت تصویر واضحی از اینکه چرا احساسات افراد در سلامت عمومی و آموزش اهمیت دارند، ترسیم می کند.

حوادث قلدری و آزار و اذیت در مدارس K 12 ایالات متحده هر سال بین سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ دو برابر شده بود. ۴۶ درصد از معلمان نتایج استرس روزانه بالا را گزارش می کردند. از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷، از هر سه دانشجو در ۱۹۶ کالج ایالات متحده، یک نفر شرایط سلامت روانی تشخیص داده شده را گزارش کرده است.

یک چهارم کودکان بین ۱۳ تا ۱۸ سال ایالات متحده از اختلالات اضطرابی رنج می برند. و تا سال ۲۰۳۰، مشکلات سلامت روان می تواند تا ۱۶ تریلیون دلار برای اقتصاد جهانی هزینه در بر داشته باشد. وقتی فرزندان ما پاسخ های ناسالم به احساسات را یاد بگیرند، نتایج ملموس در خانواده ها، مدارس و جوامع موج می زند. این کاملا واضح است.

کتاب جادوی احساس

ماموریت و روش برکت همانطور که در این مرکز، آموزش و حمایت می شود با یک سوال بسیار ساده آغاز می شود: شما چه احساسی دارید؟ اگر پاسخ بی ربط یا دروغ باشد، اگر کسی به پاسخ واقعی ما علاقه نداشته باشد، تقریباً مطمئن هستیم که در زندگی رنج خواهیم برد و این رنج گسترش خواهد یافت.

در حالی که، براکت روش RULER را به افراد توصیه می کند. این روش به معنی شناخت احساسات در خود و دیگران است. شناخت علل و پیامدها؛ برچسب زدن دقیق به احساسات؛ بیان کامل احساسات، در نظر گرفتن زمینه و فرهنگ همه این عوامل در تحقق این روش نقش دارند.

این کتاب یکی از بهترین کتاب های ذهن آگاهی در مورد این روش و نحوه استفاده از آن برای بزرگسالان و کودکان توضیح می دهد. (در مدارس، روش RULER روی دانش آموزان با بزرگسالان تاثیر می گذارد. Permission to Feel کتابی الهام بخش با پیامی به موقع است، نه تنها برای هر یک از ما، بلکه برای سازمان ها و مؤسساتی که الگوبرداری می کنند که چگونه باید احساسات خود را به دوش بکشیم.

هم چنین بخوانید: فواید ذهن آگاهی (MINDFULNESS)

۲. آدمی ، یک تاریخ نوید بخش

کتاب آدمی از بهترین کتاب های ذهن آگاهی

به روایت طاقچه:

معرفی کتاب آدمی
کتاب آدمی؛ یک تاریخ نویدبخش یکی دیگر از بهترین کتاب های ذهن آگاهی اثری از روتخر برخمان با ترجمه مزدا موحد است. این کتاب که در سال ۲۰۲۰ نامزد دریافت عنوان بهترین کتاب تاریخی گودریدز اعلام شد درباره یک ایده رادیکال اما مهم و تکان دهنده صحبت می‌کند:‌ اغلب افراد باطن نیکی دارند. 

درباره کتاب آدمی

روتخر برخمان که پیش از این با نوشتن کتاب آرمان‌شهری برای واقع‌گراها و چگونه به آن برسیم؟ مشهور شده بود در کتاب آدمی ایده جدیدی را مطرح می‌کند. این ایده البته سال‌ها است که توسط افراد مختلف نفی می‌شود. ادیان و ایدئولوژی‌های مختلف نگاهی متفاوت دارند. رسانه‌ها در تلاش هستند تا چیزی را که دقیقا برعکس واقعیت است نشان بدهند و این موضوع جایی هم در تاریخ روایت‌های بشری ندارد. 
اما این ایده چیست؟ اغلب افراد، باطن نیکی دارند. او در کتاب آدمی به ما نشان می‌دهد که انسان به مهر و نیک‌خواهی تمایل دارد و این تمایل و باور می‌تواند یک تفکر نوین را شکل بدهد. این تمایل می‌تواند مبنایی برای تغییرات راستینی در جامعه باشد. برخمان با نگاهی به وقایع مختلفی که در جهان رخ داده است، پژوهش‌های متفاوت و …، دیدگاهی متفاوت را بیان می‌کند و نگاه ما را به دنیای آینده تغییر می‌دهد. تغییری که می‌تواند بسیار روشن‌تر از تفکر و تصور ما باشد. 

درباره روتخر برخمان 
روتخر برخمان 
که با نام روتگر برگمن هم شناخته می‌شود، نویسنده و تاریخ‌نگار هلندی است. او در ۲۶ آوریل ۱۹۸۸ متولد شد. در دانشگاه اوترخت این کشور و یوسی ال ای امریکا تاریخ خوانده است. او تا به حال چهار کتاب با موضوعات تاریخ، فلسفه و اقتصاد نوشته است. مشهورترین اثر او کتاب آرمان‌شهری برای واقع‌گراها و چگونه به آن برسیم؟ است. این اثر به ‌بیست زبان ترجمه شده ‌است، و نسخه‌ هلندی آن پرفروش‌ترین کتاب این کشور شد.
روتخر برخمان در برنامه تد، سخنرانی با عنوان فقر فقدان شخصیت نیست انجام داد. این سخنرانی به عنوان یکی از ده سخنرانی برتر سال ۲۰۱۷ انتخاب شده‌است. نشریه گاردین نیز او را نابغه جوان هلندی با ایده‌های بدیع می‌داند. 
بخشی از کتاب آدمی
توفان کاترینا در ۲۹ اوت سال ۲۰۰۵ نیواورلئان را در نوردید. آب‌بندها و دیواره‌های محافظی که قرار بود از شهر حفاظت کنند تخریب شدند. بعد از توفان، هشتاد درصد از خانه‌های منطقه زیر سیلاب رفتند و حداقل ۱۸۳۶ نفر جان خود را از دست دادند. این یکی از مخرب‌ترین بلایای طبیعی تاریخ ایالات متحد بود.
در سراسر آن هفته، روزنامه‌ها پر بود از روایت‌های تجاوز و تیراندازی در سراسر نیواورلئان. گزارش‌های وحشتناکی از دار و دسته‌های سرگردان، غارت و تک‌تیراندازی که هلیکوپترهای نجات را نشانه می‌گرفت داده می‌شد. داخل استادیوم سرپوشیده سوپردوم که نقش بزرگ‌ترین پناهگاه شهر را داشت، حدود ۲۵۰۰۰ نفر در هم می‌لولیدند و برق و آب نداشتند. خبرنگاران گزارش دادند که گلوی دو نوزاد را بریده و کودک هفت ساله‌ای را بعد از تجاوز کشته بودند. 
رئیس پلیس گفت که کار شهر دارد به آشوب می‌کشد و فرماندار ایالت لوئیزیانا نیز از همین می‌ترسید. او گفت: «چیزی که بیشتر از هر چیز دیگر مرا عصبانی می‌کند این است که این نوع فجایع باعث می‌شود بدترین خصوصیات افراد نمایان شود.»
این نتیجه‌گیری همه‌جا پخش شد. مورخ نامی، تیموتی گارتون اَش در روزنامه گاردین چیزی را بیان کرد که در فکر همه بود: «نیازهای بنیادین حیات متمدن و سازمان‌یافته یعنی غذا، مسکن، آب آشامیدنی و حداقل‌های امنیت فردی را حذف کنید، به چند ساعت نمی‌کشد که به اوضاع هابزی طبیعی برمی‌گردیم، نبرد همه با همه. (…) اندک‌ شمارند آنهایی که موقتاً فرشته می‌شوند، اکثریت به خوی میمونی باز می‌گردند.»
دوباره ظاهر شده بود، با تمام ابهتش: نظریه لفافه. نیواورلئان به زعم گارتون اَش سوراخی ریز باز کرده است در «پوسته نازکی که بر روی گدازه پرآشوب طبیعت کشیده‌ایم؛ پوسته نازکی که سرشت بشر را هم شامل می‌شود.»
چند ماه باید می‌گذشت و خبرنگاران می‌رفتند و سیلاب فرومی‌نشست و سرمقاله‌نویسان سراغ اعلام نظر بعدی می‌رفتند و آن‌گاه بود که محققان چیزی را که واقعاً در نیواورلئان افتاد، برملا کردند.
صدایی که شبیه نفیر گلوله بود در واقع صدای سوپاپ اطمینان یک مخزن گاز بود که عمل کرده بود. شش نفر در سوپردوم مرده بودند: چهار نفر قربانی علل طبیعی، یکی از زیاده‌روی در مصرف مواد و یکی به دلیل خودکشی. رئیس پلیس مجبور شد قبول کند که نمی‌تواند حتی یک مورد تجاوز یا قتل را که رسماً گزارش شده باشد ذکر کند. حقیقت دارد که تاراج کرده بودند ولی بیشترش کار دسته‌هایی بود که برای بقا دور هم جمع شده و حتی در برخی موارد همدست پلیس شده بودند.

روتخر برتمان

سال ۱۹۷۱، پروفسور فیلیپ زیمباردو آزمایش بدنام زندان استنفورد را انجام داد که در آن به قول روتخر برتمان «گروهی از دانش‌آموزان عادی به هیولا تبدیل شده بودند». در فصلی محوری در بشریت، برگمن این آزمایش را همراه با مطالعه استنلی میلگرام سال ۱۹۶۱ که در آن افراد آنچه را که به آنها گفته شده بود شوک الکتریکی به افرادی که به سؤالات اشتباه پاسخ می‌دادند، اعمال می‌کردند و و ۶۵ درصد کامل از آزمودنی ها تا سقفی که به آنها گفته شده بود به استفاده از شوک ادامه دادند. با این حال، او مطالعاتی را درباره «اثر تماشاگر» که از قتل کیتی جنووز در نیویورک سال ۱۹۶۴ حاصل شد، اضافه می ‌کند، اتفاقی که زمانی رخ داد که به نظر می‌رسید بسیاری به آن نگاه می‌کردند و هیچ کاری انجام نمی‌دادند.

روتخر برتمان این تحقیق را بعد از فصل قبلی در رابطه با ارباب مگس ‌ها اثر ویلیام گلدینگ مطرح کرد تا به ما نشان دهد که چه چیزی به نمایش گذاشته شده است که به این نتیجه برسیم که ما یکی هستیم. همانطور که یکی از مقاله نویسان پس از حادثه Genovese بیان کرد، «مردمی سنگدل، ترسو و بداخلاقی هستیم». یا همان طور که گلدینگ می نویسد: «انسان همان اندازه که زنبور، عسل تولید می کند، شر تولید می کند.»

روتخر برتمان به تدریج هر فریم را عریض می کند تا تصاویر بزرگتری را به نمایش بگذارد. آزمایش‌ های میلگرام و زیمباردو از بیماری مشابه واقعیت های تلویزیون‌ رنج می‌بردند: تهیه‌کنندگان و کارگردانان خارج از تصویر هستند و شرکت‌کنندگان را تحت فشار قرار می‌دهند. تحقیقات روان‌شناختی را دیگر نمی‌توان به این شکل انجام داد و خود زیمباردو با راه‌اندازی پروژه تخیل قهرمانانه آن را جبران کرد. در ماجرای جنووز، افرادی بودند که کاری انجام دادند، اما در شوق بیان یک داستان هیجان انگیز نادیده گرفته شدند.

این داستان به اصل موضوع Bregman می‌ پردازد: از آنجایی که مردم کارهای بدی انجام داده‌اند، از جمله کارهای بد بسیار تکان‌دهنده ، ما به یک داستان ساده‌ از اقدامات بد اساسی باز می‌گردیم. سپس، ما چیزهایی را بر اساس این باور طراحی می‌کنیم که منجر به نتایجی مانند حبس دسته جمعی می‌ شود. او از ما می‌خواهد در نظر بگیریم که چه اتفاقی می‌افتد اگر از اعتقاد به نجابت اساسی مردم شروع کنیم که برای آن نیز شواهد زیادی در اختیار داریم. آیا ما دنیای بهتری خواهیم ساخت؟

۳. معجزه ذهن آگاهی: مقدمه ای بر تمرین مراقبه

Thich Nhat Hanh راهب بودایی است که نقش کلیدی و مهمی در معرفی ذهن آگاهی به دنیای غرب ایفا کرده است. این کتاب که اولین بار سال ۱۹۷۵ منتشر شد، قدمت خوبی داشته است. این کتاب، نسخه‌ های مختلف به اضافه تمرین‌های مدیتیشن آنلاین همراه دارد. تای، همانطور که شناخته شده است، در طول زندگی خود ۱۰۰ کتاب دیگر نیز نوشته است.

این کتاب یکی دیگر از بهترین کتاب های ذهن آگاهی ، به عنوان کتابی کلاسیک در نظر گرفته می شود و به دلیل لحن مهربان و کم طنزش بسیار محبوب است. این برنامه از گسترش مراقبه به عمل از طریق صحبت کردن آگاهانه، عمل کردن، کار کردن و درگیر کردن جهان حمایت می کند. این کتاب دارای هفت فصل کوتاه است که مراقبه تمرکز حواس را معرفی می کند و یک فصل طولانی حاوی تمرین هایی برای شروع تمرین شما و ارائه مرجعی برای آینده دارد. این کتاب شامل ۱۱ نقاشی سیاه و سفید از Vo-Dinh Mai است.

برخی از تمرینات این کتاب شامل نشستن و تمرکز روی بدن یا تنفس است. دیگران به شما کمک می کنند تا در حین فعالیت های روزانه تمرکز حواس را تمرین کنید. به عنوان مثال:

در حین انجام مکالمه، نفس خود را دنبال کنید:

  • شستن ظرف ها”
  • حمام آهسته”
  • تمیز کردن خانه”

چیزی که ما در مورد این کتاب به آن علاقه داریم:

  • خواندن و درک آسان
  • دارای نقاشی های زیبا
  • ارائه تمرین های جذاب و داستان سرایی

شما کدام یک از این کتاب ها را خوانده اید؟ نظرات و تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.