خلاقیت و باهوش بودن ارتباطی با هم ندارند

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

خلاقیت و باهوش بودن با هم چه ارتباطی دارند؟ آیا افراد باهوش الزاما خلاق هستند؟ برای خلاقیت ، یکی از شروط لازم باهوش بودن است؟

بسیاری از افراد خلاقیت را با دانش برابر می دانند اما چیزی فراتر از حقیقت نیست. به گفته راجر فون اوچ ، “کلید اصلی خلاقیت در کارهایی است که با دانش خود انجام می دهید.” با این وجود ، تحصیلات رسمی ما ، همراه با برخی از افسانه های اجتماعی ، به ما یاد می دهند که چه مقدار “چیز” را باید در مغز خود فرو ببریم .

در واقع ، خلاقیت شامل به دست آوردن دانش قبلی (چه از طریق آموزش عمومی ، خصوصی یا شخصی) و دستکاری آن ها به روش های جدید و منحصر به فرد است. پیش فرض این است که شما دانش بالایی دارید که باید با آن ها کار کنید. روانشناسان اغلب از این به عنوان “فرضیه آستانه” یاد می کنند ، این فرضیه این است که سطح مشخصی از ضریب هوشی پیش شرط بیان خلاق است.

هم چنین بخوانید: چگونه ذهن خلاق داشته باشیم؟

یک مطالعه جالب رابطه بین خلاقیت و باهوش بودن را در یک نمونه حدود سیصد نفری بررسی کرد. آنچه محققان کشف کردند این بود که نمره ضریب هوشی در حدود ۱۰۰ آستانه لازم برای پتانسیل خلاقیت بود. به بیان دقیق تر ، اگر این مطالب را می خوانید و متوجه می شوید ، طبق تعریف ، شما باید پایه لازم برای بیان خلاق داشته باشید. این مطالعه همچنین نشان داد که حتی سطح پایین ضریب هوشی (حدود ۸۵ امتیاز) اغلب به عنوان “ایست بازرسی” فکری برای سنجش کمی پتانسیل خلاقیت عمل می کند. آشکارترین اظهارات محققان این بود: “ما شواهدی بدست آوردیم که نشان می دهد پس از رسیدن آستانه هوش ، عوامل شخصیتی برای خلاقیت پیش بینی می شوند.”

خلاقیت و باهوش بودن ارتباطی با هم ندارند

تانر کریستنسن ، متخصص خلاقیت ، ارتباط بین خلاقیت و باهوش بودن را بیشتر محکم می کند. وی اظهار داشت “هوش اهمیت دارد ، زیرا این توانایی شما را در جمع آوری دانش و استفاده موثر از آن نشان می دهد. خلاقیت [از طرف دیگر] توانایی فراتر رفتن از چارچوب هوش و استفاده از اتصالات به ظاهر تصادفی مفاهیم است. خلاقیت های کارشناسانه نیازی به سطح بالاتر هوشمندی از یک فرد معمولی ندارند. “

تحقیقات اضافی تصدیق کرده است که دانش فقط یک پایه و اساس است. استفاده از این دانش به روش های پویا ، معنای خلاقیت است. افراد بسیار خلاق فقط به دانش خود اتکا نمی کنند ، آن ها به طور فعال با دانش خود بازی می کنند، ایده های جدید زیادی ایجاد می کنند: ایده های عملی ، ایده های کودکانه ، ایده های خارج از چارچوب، ایده های عجیب، ایده های احمقانه ، ایده های آرام ، ایده های بلندپروزانه ، ایده های مبهم و ایده های عجیب و غریب.

خلاقیت ها همچنین به دنبال ارتباط تصادفی بین مفاهیم غالباً متفاوت هستند. از نظر خلاقیت ، خلاقیت کاملاً ساده ، بازی با ذهنیت آن هاست. به طور خلاصه ، سطح هوش مهم نیست ، بلکه کاری که ما با هوش ذاتی خود انجام می دهیم مهم است.

دو کاری که می توانید برای تقویت خلاقیت خود انجام دهید

آستین کلئون ، نویسنده کتاب سرقت مانند یک هنرمند ، پرونده ای برای سرقت ایده های دیگران است. او کاملاً تأکید می کند که چیزی به عنوان ایده اصلی وجود ندارد. همه کارهای خلاقانه براساس آنچه قبلاً پیش آمده است بنا می شوند. چیزی که “خلاقانه” برچسب گذاری شده فقط کنار هم قرار گرفتن دو یا چند ایده است که قبلا هرگز با هم ترکیب نشده اند. او با اشتیاق قلم می زند که ، “هیچ چیز کاملاً اصیل نیست … هر ایده جدید فقط یک برنامه ریزی یا یک ترکیب از یک یا چند ایده قبلی است.” این ترفند این است که ۱) ایده های مختلف را جمع آوری کنید و ۲) آن ها را با چیدمان های دیوانه ، تصادفی ، مزخرف ، احمقانه ، مضحک ، کوکی و خجالتی کنار هم قرار دهید تا ایده خود را ایجاد کنید. به طور خلاصه ، هرچه ایده های بیشتری از منابع مختلف جمع آوری کنید ، ترکیبات بیشتری خواهید داشت. ترفند این نیست که به دنبال بهترین ایده ها باشید (این پیش داوری خلاقیت شما را خفه می کند) ، بلکه جستجوی انواع ایده ها از طیف گسترده ای از منابع است. خلاقیت زمانی حاصل می شود که شما دو یا سه ایده از آن ها را در یک ترکیب منحصر به فرد و متمایز قرار دهید.

به آن چه می دانید شک کنید

راد جودکینز ، نویسنده و هنرمند ، در کتاب خود با عنوان “هنر تفکر خلاق” جمله قانع کننده ای ارائه می دهد: “به آنچه می دانید شک کنید وی ادامه می دهد که ، “همه آنچه در طول پانصد سال گذشته بدست آمده است به دلیل تردید است.” این ادعای وی این است که اگر همه چیزهایی را که به ما آموخته ایم یا همه چیزهایی را که یاد گرفته ایم بپذیریم ، پیشرفت نمی کنیم. او ادعا می کند که گرچه بیرون رفتن و جستجوی دانش برای ما مهم است ، اما ما باید در تردید در برخی از دانش ها نیز احساس راحتی کنیم. پذیرش چیزها به جای آنچه ممکن است باشد ، یکی از بزرگترین عوامل افسردگی خلاقیت است. فقط به این دلیل که یک “متخصص” گفته چنین است ، لزوما به معنای درست بودن آن نیست و یا اینکه قابل تغییر نیست. زمانی “متخصصان” می گفتند که انسان هرگز قادر به پرواز نیست. زمانی “متخصصان” گفتند که ارتباط بی سیم غیرممکن است. همیشه گفته “متخصصان” را به عنوان حقیقت قبول نکنید. مهمتر از همه ، زمان قابل توجهی را اختصاص دهید تا به آنچه می دانید شک کنید و به خودتان شک کنید (باز هم ، “ذهنیت رشد”). با این کار می توانید دری به فرصت های خلاقانه باز کنید.

منبع: PSYCHOLOGYTODAY

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *