تنفر از خود را چگونه درمان کنیم؟

زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه

آیا تاکنون تنفر از خود را تجربه کرده اید؟ شاید گاها احساس کرده باشید که از خودتان متنفر هستید. اگر از احساس نفرت از خود پر شده اید ، می دانید که چقدر ناامیدکننده است. تنفراز خود نه تنها آنچه را که می توانید در زندگی به دست آورید محدود می کند ، بلکه شرایط بهداشت روانی مانند اضطراب و افسردگی را بدتر می کند.

برای غلبه بر احساس تنفراز خود ، شناختن علائم و نشانه ها ، درک علل و عوامل اصلی آن ، درک تأثیرات قدرتمندی که بر زندگی شما دارد و در آخر برنامه ریزی برای غلبه بر احساسات مورد تنفر و مهارت های مقابله سالم را برای احساس بهتر بهبود می بخشد، بسیار مهم است.


نشانه های تنفر از خود

در زیر برخی از نشانه های قابل بیان وجود دارد که نشان می دهد شما ممکن است با نفرت از خود زندگی کنید ، این مساله فراتر از داشتن افکار منفی گاه به گاه در مورد نفرت از خود است.

تفکر همه یا هیچ: شما خود و زندگی خود را خوب یا بد می دانید ، بدون اینکه سایه های خاکستری در این بین باشد. اگر اشتباه کنید ، احساس می کنید همه چیز خراب است یا زندگی شما تمام شده است.
تمرکز روی نکات منفی : حتی اگر روز خوبی داشته باشید ، تمرکز خود را روی اتفاقات بد اتفاق افتاده یا اتفاقات اشتباه می اندازید.
استدلال عاطفی: شما احساسات خود را واقعیت می گیرید. اگر متوجه شدید که احساس بدی دارید یا با احساسی مانند یک شکست روبرو هستید ، فرض می کنید که احساسات شما باید واقعیت وضعیت را منعکس کند و مشکلی وجود دارد.
عزت نفس پایین: شما به طور کلی اعتماد به نفس پایینی دارید و هنگام مقایسه خود با دیگران در زندگی روزمره اندازه گیری می کنید.
به دنبال تأیید بودن: شما دائماً به دنبال تأیید خارج از دیگران برای تأیید ارزشمندی خود هستید. نظر شما درباره خودتان بسته به نحوه ارزیابی دیگران یا عقایدشان درباره شما تغییر می کند.

نپذیرفتن تعارف و تعریف: اگر کسی حرف خوبی در مورد شما بزند ، آنچه را که گفته شد تخفیف می دهید یا فکر می کنید که او فقط خوب است. در پذیرش تعارف مشکل دارید و تمایل دارید تعریف آن ها را بجای پذیرفتن مهربانانه و رد کنید.
تلاش برای جور شدن با دیگران: زمانی که تنفر از خود دارید، متوجه می شوید که همیشه احساس بیگانگی می کنید و همیشه سعی می کنید با دیگران جور شوید. احساس می کنید که مردم از شما بدشان می آید و نمی توانند بفهمند که چرا آنها می خواهند با شما وقت بگذارند یا در واقع شما را دوست دارند.
شخصی گرفتن انتقاد: شنیدن اینکه کسی از شما انتقاد می کند برایتان سخت است و تمایل دارید آن را به عنوان یک حمله شخصی قلمداد کنید یا مدت ها پس از واقعیت به آن فکر کنید.
احساس حسادت: احساس می کنید که نسبت به دیگران حسادت می کنید و احتمالا با کاهش حسادت،بتوانید از وضعیت زندگی خود احساس بهتری داشته باشید.
ترس از ارتباطات مثبت: ممکن است وقتی شخصی خیلی نزدیک می شود از ترس ارتباط با دوستان یا شرکای احتمالی خود را قطع کنید و باور کنید که این اتفاق بد تمام می شود یا در نهایت تنها خواهید شد.
مهمانی های ترحم آمیز برای خود: شما تمایل به مهمانی های ترحم آمیز برای خود دارید و احساس می کنید افراد در زندگی با شما با شرایط خیلی بدی روبرو شده اند یا همه چیز بر ضد شما جمع شده است.
ترس از آرزوی بزرگ داشتن: شما از داشتن آرزوها می ترسید و احساس می کنید باید به زندگی محافظت شده خود ادامه دهید. شما ممکن است از شکست بترسید ، از موفقیت بترسید ، یا بدون توجه به آنچه که به دست می آورید به خود نگاه کنید.

سخت گرفتن به خود: اگر اشتباه کنی ، خیلی سخت است که خودت را ببخشی. همچنین ممکن است از کارهایی که در گذشته انجام داده اید و یا موفق به انجام آن نشده اید یا اینکه در رها کردن و حرکت در گذشته مشکل دارید ، پشیمان شوید.
دیدگاه بدبینانه: شما جهان را به شکلی کاملاً بدبینانه می بینید و از جهانی که در آن زندگی می کنید متنفر هستید. احساس می کنید افرادی با دیدگاه مثبت نسبت به عملکرد واقعی دنیا، ساده لوح هستند. شما نمی بینید که اوضاع بهتر می شود و دیدگاه بسیار تلخی نسبت به زندگی دارید.

هم چنین بخوانید: چگونه طرز فکرمان را عوض کنیم؟

دلایل تنفر از خود

اگر این علائم برای شما کاملاً آشنا به نظر می رسند ، احتمالاً می پرسید که چرا از خود متنفر هستید و چگونه به این مرحله رسیدید؟ چه مدت است که فکر می کنید ، “من از خودم متنفرم؟” ممکن است بلافاصله پاسخ این سوالات را ندانید ، بنابراین مهم است که برای تأمل کمی وقت بگذارید. در زیر برخی از دلایل احتمالی برای بررسی وجود دارد.

دلایل تنفر از خود

مهم است که به یاد داشته باشید همه افراد زندگی یکسانی را تجربه نکرده اند که باعث شده آنها به این فکر بیفتند که از خود متنفر هستند. در عوض ، مهم است که شرایط منحصر به فرد خود و مواردی را که ممکن است شما را به این مرحله برسانند ، در نظر بگیرید.

منتقد منفی

اگر فکر می کنید ، “من از خودم متنفرم” ، این احتمال وجود دارد که یک منتقد درونی منفی داشته باشید که دائماً شما را زمین می اندازد. این صدای انتقادی ممکن است شما را با دیگران مقایسه کند یا به شما بگوید که شما به اندازه کافی خوب نیستید.

ممکن است احساس کنید که با افراد دیگر متفاوت هستید. این ممکن است باعث شود شما وقتی با افراد دیگر هستید ، احساس رانده شدن یا کلاهبرداری داشته باشید.

منتقد درونی مانند دیوانه ای است که قصد دارد موفقیت شما را تضعیف کند. این صدا در ذهن شما پر از تنفر از خود است و همچنین اگر به اندازه کافی گوش دهید ، می تواند به پارانویا و سوظن تبدیل شود. منتقد درونی نمی خواهد شما موفقیت را تجربه کنید ، بنابراین حتی اگر کار خوبی انجام دهید ، شما را از این امرمنع خواهد کرد.

در اینجا برخی از مواردی که ممکن است منتقد درونی شما بگوید وجود دارد:

  • “فکر می کنی کی هستی که می خواهی این کار را انجام دهی؟”
  • “هر چقدر تلاش کنید هرگز موفق نخواهید شد.”
  • “شما می خواهید این را بهم بزنید ، درست مثل همه چیزهای دیگر که به هم ریخته اید.”
  • “چرا شخصی مانند شما چنین چیزی را دوست دارد ، باید انگیزه ای نادرست وجود داشته باشد.”
  • “شما نمی توانید به کسی اعتماد کنید ، آن ها فقط شما را ناامید خواهند کرد.”

اگر صدایی از این قبیل در سر دارید ، ممکن است به این باور برسید که فکرهایی که خیال می کنید حقیقت هستند. اگر صدا به شما بگوید که شما بی ارزش و احمق هستید یا جذاب نیستید ، در نهایت ممکن است این چیزها را باور کنید و با این افکار ، این باور پدید می آید که شما لیاقت عشق ، موفقیت ، اعتماد به نفس یا فرصت اشتباه ندارید.

هرچه بیشتر به آن صدای درونی انتقادی گوش دهید ، قدرت بیشتری به آن می دهید. علاوه بر این ، شما ممکن است سرانجام شروع به طرح ناامنی های خود بر روی افراد دیگر کنید که شما را دچار هذیان و مشکوک می کند و قادر به پذیرش عشق و مهربانی نخواهید بود.

اگر این حالت را احساس می کنید ، احتمال دارد که شما بیش از حد و زمان طولانی ای را به صدای درونی انتقادی منفی خود گوش داده باشید.


تجارب منفی زندگی و تنفر از خود

آن منتقد منفی از کجا آمده است؟ به احتمال زیاد خودتان آن صدا را در ذهن خود ایجاد کرده اید. اغلب منتقد منفی درونی ناشی از تجربیات منفی زندگی گذشته است که می تواند تجربیات دوران کودکی با والدین شما ، زورگویی از طرف همسالان یا حتی نتیجه یک رابطه بد باشد.

تجربیات دوران کودکی

آیا با پدر و مادری که منتقد شما بودند بزرگ شده اید؟ یا آیا پدر و مادری داشتید که به نظر می رسید استرس ، عصبانیت یا تنش داشته اند؟

در این صورت ، شما ممکن است یاد گرفته باشید که ساکت باشید و پس زمینه را محو کنید. تجارب یا آسیب های دوران کودکی مانند سواستفاده ، غفلت ، کنترل بیش از حد یا انتقاد ، همه می تواند منجر به ایجاد صدای درونی منفی شود.

روابط بد و تنفر از خود

همه صداهای درونی انتقادی از دوران کودکی آغاز نمی شوند. اگر با شخصی که همان رفتارها را می کند در یک رابطه یا دوستی بودید ، این موضوع هم می توانست صدای درونی منفی ایجاد کند.

این مساله حتی می تواند شامل روابط کاری با همکار یا سرپرست باشد که تمایل به پایین آوردن شما یا احساس فرومایگی در شما دارد. هر نوع رابطه ای این پتانسیل را دارد که لحنی منفی در ذهن شما ایجاد کند و صدای درونی منفی ایجاد کند که به سختی متزلزل شود.

قلدری توسط دیگران

آیا شما در مدرسه ، محل کار یا رابطه دیگری قربانی قلدری شده اید؟ حتی روابط گذرا با افراد می تواند خاطرات ماندگاری ایجاد کند که بر خودپنداره شما و بر عزت نفس شما تأثیر می گذارد. اگر می بینید که از خاطرات گذشته خود خاطرات فلاش بک دارید ، ممکن است این موارد قلدری تأثیر طولانی مدتی بر ذهن شما داشته باشد.

اگر صدای منفی شما حرفهای زورگویان را دوباره بازی می کند ، این نشانه آن است که شما باید کارهای عمیق تری برای آزادسازی این حوادث از گذشته انجام دهید. اگر می خواهید جدا از نفرت از خود جلو بروید ، به جای پذیرفتن کلمات زورگویان به ارزش اسمی ، باید معنای آنها و نحوه ارتباط این وضعیت با وضعیت فعلی خود را کشف کنید.

رویدادهای آسیب زا

آیا حوادث آسیب زای زندگی مانند تصادف اتومبیل ، حمله فیزیکی یا از دست دادن دارایی قابل توجهی را تجربه کرده اید؟ اگر چنین است ، ممکن است این سوال برای شما ایجاد شود که “چرا من؟” که می تواند به احساس شرم یا پشیمانی تبدیل شود ، خصوصاً اگر احساس می کنید به نوعی مقصر بوده اید.

محرک های محیطی و تنفر از خود

مدت ها پس از روی دادن وقایع اصلی ، ممکن است در اثر چیزهایی که در زندگی روزمره شما اتفاق می افتند ، خود را تحریک و ناراحت کنید. به عنوان مثال ، یک همکار جدید ممکن است یک تجربه بد گذشته در کار را به شما یادآوری کند ، یا یک دوست جدید خاطره ناخوشایند از دوران کودکی شما را یادآوری کند.

اگر متوجه شدید که نسبت به موقعیتی که به نظر می رسد متناسب با آنچه اتفاق افتاده است واکنش عاطفی نشان می دهید ، این دوباره علامت آن است که برای کشف بلوک هایی که مانع شما می شوند باید کارهای بیشتری انجام دهید. این کار معمولاً با کمک درمانگر یا متخصص بهداشت روان انجام می شود.

عزت نفس پایین و تنفر از خود

آیا خودپنداری منفی ، خودپنداره ضعیف یا عزت نفس پایینی دارید؟ وقتی به فکر نفرت از خود هستید ، هر مشکل کوچکی به یک مسئله بسیار بزرگتر تبدیل می شود. این به این دلیل است که شما احساس می کنید اتفاقاتی که رخ می دهد احساس ضعف در اعتماد به نفس شما درباره آنچه می توانید به دست آورید را نشان می دهد.

به عنوان مثال ، اگر در اطراف گروهی از افراد رفتار نامناسبی داشته باشید، ممکن است فکر کنید که همه از شما متنفر هستند و هرگز نمی توانید دوستی پیدا کنید ، حتی اگر این فقط یک موقعیت بوده است و ممکن است تغییر کند.

شرایط بهداشت روان

احساس تنفر از خود هم چنین می تواند نتیجه یک اختلال بهداشت روان مانند افسردگی یا اضطراب باشد. افسردگی شامل علائمی مانند ناامیدی ، گناه و شرم است که می تواند به شما القا کند که به اندازه کافی خوب نیستید.

متأسفانه ، ماهیت افسردگی همچنین به این معنی است که شما قادر به دیدن این سوگیری شناختی نیستید تا تشخیص دهید که این افسردگی است که باعث می شود شما اینگونه فکر کنید.

هر چه افسردگی بر افکار شما تأثیر بگذارد ، احتمال اینکه شروع به دیدن این دیدگاه های منفی نسبت به خود به عنوان واقعیت خود کنید بیشتر است. این موضوع می تواند باعث شود شما احساس کنید که شایستگی ندارید. ممکن است احساس کنید منزوی هستید و با دیگران متفاوت هستید.

نتایج تنفر از خود

فراتر از دلایل تنفر از خود ، مهم است که نتایجی که می توانید هنگامی که به طور مداوم به خود می گویید از خود متنفر هستید ، بدست آورید را مورد توجه قرار دهید. در زیر برخی از نتایج بالقوه آن آورده شده است:

  • ممکن است تلاش برای انجام کارها را متوقف کنید زیرا احساس می کنید کارها پایان بدی خواهند داشت.
  • شما ممکن است به یک رفتار خود تخریبی مانند استفاده از مواد مخدر ، خوردن زیاد غذا یا منزوی کردن خود بپردازید.
  • ممکن است تلاش های خود را تخریب کنید یا نتوانید از خود مراقبت کنید.
  • ممکن است شما ندانسته افرادی را که برای شما بد هستند یا از شما سواستفاده می کنند به عنوان دوستان سمی یا شریک زندگی انتخاب کنید.
  • شما احتمالاً با اعتماد به نفس پایین و عزت نفس پایین دست و پنجه نرم می کنید.
  • ممکن است در تصمیم گیری مشکل داشته باشید و احساس کنید که وقتی در بلاتکلیفی گرفتار می شوید به دیگران نیاز دارید تا شما را راهنمایی کنند.
  • شما ممکن است تمایل به کمال گرایی داشته باشید و برای انجام کارها مبارزه کنید.
  • ممکن است بیش از حد نگران مشکلات روزمره یا آینده خود باشید.
  • برای شما سخت است که چیزهای خوب درباره خود را باور کنید و احساس می کنید دیگران وقتی از شما تعریف می کنند فقط خوب هستند یا برای اتنقاد کردن شما را فریب می دهند.
  • شما قادر نیستید به اهداف و آرزوهای خود بپردازید و همیشه احساس عقب ماندن می کنید.
  • به توانایی های خود و آن چه می توانید به دست آورید شک دارید.
  • شما آینده را بسیار ناخوشایند می دانید و انتظار مثبتی از آن ندارید.
  • به نظر می رسد که شما به هیچ کجا تعلق ندارید و از دنیای اطراف خود جدا هستید.

چگونه با تنفر از خود مبارزه کنیم

اگر به دنبال این هستید که از نفرت از خود عبور کنید ، تعدادی از مراحل و اقدامات وجود دارد که می توانید انجام دهید. بیش از هر چیز دیگری ، به یاد داشته باشید که شما در احساس خود مقصر نیستید ، اما از این روز به بعد در اقداماتی که نسبت به ایجاد تغییرات مثبت برای بهبود زندگی خود انجام می دهید ، مسئول هستید.

روزانه نویسی یا ژورنالینگ را امتحان کنید

یک ژورنال نگه دارید تا در مورد روز خود تأمل کنید و احساس خود را نسبت به آنچه اتفاق افتاده درک کنید. در مورد وقایع روز تأمل کنید ، موقعیت هایی را که ممکن است باعث ایجاد برخی احساسات شده اند بررسی کنید و به علل اصلی نفرت از خود توجه داشته باشید.

هر روز که ژورنال می نویسید ، به دنبال الگوها باشید و از نحوه تغییر احساسات خود آگاه شوید. تحقیقات نشان می دهد که نوشتن مانند آنچه در طول روزنامه نگاری انجام می شود می تواند به کاهش پریشانی روانشناختی کمک کند.

تفکر منفی را به چالش بکشید

هنگامی که شروع به آگاهی بیشتر از احساسات و عوامل محرک آن ها می کنید ، شناسایی افکار و اندیشه هایی که هنگام مواجه شدن با حوادث منفی ایجاد می شوند، آغاز می شود. از خود در مورد اینکه آیا افکار شما واقع بینانه است یا اینکه دچار تحریفات فکری هستید سوال کنید.

سعی کنید در مقابل زورگوی داخلی خود بایستید و با صدای درونی مخالفت کنید. اگر ساختن صدای قوی به تنهایی برایتان دشوار است ، تصور کنید که مانند یک دوست ، شخص مشهور یا ابرقهرمان نقش فردی قوی تر را که می شناسید به عهده بگیرید و با صدای انتقادی در ذهن خود صحبت کنید.

مهربانی با خود را تمرین کنید

به جای اینکه از خود متنفر باشید ، تمرین کنید که با خود مهربان باشید. این به این معنی است که به موقعیت های دیگر نگاه کنید ، چیزهای خوبی را که به دست آورده اید ببینید و به تفکر سیاه یا سفید خاتمه دهید.

آیا آن اتفاق بد واقعاً پایان جهان بود؟ آیا می توانید شرایط را دوباره تنظیم کنید تا به جای یک فاجعه ، آن را یک عقب گرد بدانید؟ وقتی می توانید با خود مهربان باشید ، احساسات مثبت تر و صدای درونی مثبت پیدا می کنید. تحقیقات نشان می دهد که درمان متمرکز بر شفقت می تواند عزت نفس را بهبود بخشد ، که می تواند برای کاهش تنفر از خود مفید باشد.

هم چنین بخوانید: چگونه می توانیم مهربانی با خودمان را تجربه کنیم؟

با افراد مثبت نگر وقت بگذرانید

به جای اینکه با افرادی که به شما احساس بدی می دهند معاشرت داشته باشید ، با افرادی که باعث می شوند احساس خوبی داشته باشید تعامل داشته باشید. اگر در زندگی واقعی خود چنین افرادی را نمی شناسید ، عضویت در یک گروه پشتیبانی را در نظر بگیرید.

مدیتیشن را تمرین کنید

اگر به سختی می توانید سرعت خود را کاهش دهید و خود را از تفکر منفی جدا کنید ، سعی کنید یک تمرین مدیتیشن منظم را شروع کنید. مدیتیشن راهی برای خاموش کردن صدای منفی در سر است. همچنین مانند یک عضله است. هرچه بیشتر تمرین کنید ، راحت تر می توانید ذهن خود را آرام کنید.

به یک درمانگر مراجعه کنید

اگر با سلامت روان خود دست و پنجه نرم می کنید ، بهتر است از مراجعه به یک درمانگر بهره مند شوید. در حالی که تغییر ذهنیت به تنهایی امکان پذیر است ، یک درمانگر می تواند به شما کمک کند تا سریعتر با آسیب های گذشته کنار بیایید و همچنین الگوهای تفکر مفیدتری را تمرین کنید.

خودمراقبتی را تمرین کنید

به جای انجام رفتارهای خود تخریبی ، از خود مراقبت کنید. این به معنای مراقبت از سلامت جسمی و روانی شما با انجام همه کارهایی است که باعث می شود احساس خوبی داشته باشید. غذای سالم بخورید ، به طور منظم ورزش کنید ، به اندازه کافی بخوابید ، استفاده از شبکه های اجتماعی را کاهش دهید ، اوقات خود را در طبیعت بگذرانید و با خود مهربانانه صحبت کنید.

برای رفع تنفر از خود ، به دنبال معنا باشید

پادزهر احساس بد در همه زمان ها ممکن است این باشد که قدم های کوچکی را به سمت آنچه در زندگی می خواهید بردارید. این موضوع می تواند به معنای یافتن مسیر شغلی جدید ، مسافرت ، فرار از بدهی ، پایان دادن به رابطه ، تشکیل خانواده یا دور شدن از زندگی باشد.

ارزش های خود را تعیین کنید و سپس مطابق با آنها عمل کنید. به محض اینکه با ارزش های خود همسو شوید ، احساس اعتماد به نفس راحت تر خواهد بود.

آسان است تصور کنید که تنها شما هستید که با این فکر که از خودتان متنفر هستید دست و پنجه نرم می کنید. حقیقت این است که بسیاری از افراد همان احساسی را دارند که شما احساس می کنید ، بنابراین نیازی به داشتن احساس تنهایی نیست.

اگر هنوز در تلاش برای غلبه بر این احساسات هستید ، ممکن است یک مسئله اساسی بهداشت روان در الگوی تفکر منفی شما نقش داشته باشد. اگر قبلاً توسط یک متخصص بهداشت روان ارزیابی نشده اید ، این باید اولین قدم شما باشد. اگر مبتلا به اختلال روانی باشید ، این می تواند نقطه آغاز نهایی ایجاد تغییرات مثبت در زندگی شما باشد.

هیچ دلیلی وجود ندارد که زندگی خود را با این فکر ادامه دهید که از خودتان متنفر هستید. امروز می توانید اولین قدم را برای احساس بهتر شدن وجدا شدن از یک زندگی پر از تنفر از خود و الگوهای تفکر منفی بردارید.

منبع: VERYWELLMIND

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *