نظریه رضایت از زندگی و ۴ شاخص اصلی موثر در آن
نظریه رضایت از زندگی تعابیر و معانی مختلفی دارد. اصطلاحات و تعاریف مختلفی در مورد این مفهوم وجود دارد؛ اما معنای رضایت از زندگی چیست؟ رضایت از زندگی کمی پیچیده تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. این اصطلاح گاهی به جای خوشبختی به کار می رود، اما در واقع آن ها دو مفهوم جداگانه هستند. رضایت از زندگی ارزیابی زندگی فرد در کل است و به سادگی با ارزیابی سطح شادی فعلی فرد اندازه گیری نمی شود.
چند تعریف مختلف کاری از رضایت از زندگی وجود دارد ، از جمله پژوهشگر رفاه و نظریه رضایت از زندگی، اد داینر:
“[ارزیابی کلی احساسات و نگرش ها درباره زندگی فرد در یک مقطع زمانی خاص از منفی تا مثبت”
(بوتل ، ۲۰۰۶).
تعریف مشهور دیگری از رضایت از زندگی از سوی یکی دیگر از محققان بسیار مشهور نظریه رضایت از زندگی ، رووت وینهوون ارائه می شود:
“رضایت از زندگی درجه ای است که فرد کیفیت کلی زندگی خود را به طور کلی ارزیابی می کند. به عبارت دیگر ، چقدر فرد زندگی اش را دوست دارد “
اگرچه تفاوت های کوچکی بین تعاریف وجود دارد ، اما ایده اصلی آن ها یکسان است: رضایت از زندگی به احساسات کلی یک فرد در مورد زندگی خود اشاره دارد. به عبارت دیگر، رضایت از زندگی یک ارزیابی کلی است نه یک ارزیابی که در هر مقطع زمانی خاص یا در هر حوزه خاص پایه ریزی شود.

آیا شادی و رضایت از زندگی با هم متفاوت هستند؟
اگرچه شادی و رضایت از زندگی به هم مرتبط هستند ، اما یک مفهوم یکسان نیستند. خوشبختی یک تجربه فوری و لحظه ای است، اگرچه لذت بخش است، اما در نهایت زودگذر است. یک زندگی سالم مطمئناً شامل لحظات شاد است، اما خوشبختی به تنهایی معمولاً یک زندگی راضی کننده ایجاد نمی کند.
به گفته دانیل گیلبرت، استاد روانشناسی در دانشگاه هاروارد، معنای خوشبختی “هر چیزی که ما از آن راضی باشیم” است. خوشبختی گذرا تر از رضایت از زندگی است و می تواند توسط تعداد زیادی از حوادث ، فعالیت ها یا افکار ایجاد شود.
هم چنین بخوانید: چگونه در همه حال شاد باشیم و احساس خوشبختی داشته باشیم؟
رضایت از زندگی نه تنها از شادی پایدارتر و طولانی مدت تر است، بلکه دامنه آن نیز گسترده تر است. در واقع رضایت از زندگی، احساس کلی ما در مورد زندگی است و اینکه چقدر از روند زندگی مان راضی هستیم. فاکتورهای زیادی وجود دارند که به کسب رضایت از زندگی کمک می کنند، از جمله کار، روابط عاشقانه، روابط با خانواده و دوستان، رشد فردی، سلامتی و سایر موارد.
تفاوت دیگر بین خوشبختی و رضایت از زندگی این است که معیار دوم براساس قضاوت های شناختی خود شما درباره عواملی است که نزد شما ارزشمند هستند.
این مورد هم چنین تفاوت اصلی بین رفاه و رضایت از زندگی است. مقیاس های زیادی وجود دارد که معیارهای خوبی برای رفاه فرد ایجاد می کند، اما به طور کلی رفاه با دقت بیشتری تعریف می شود و بر اساس متغیرهای خاص است.
یکی از مشهورترین نظریه های مربوط به رقاه و سلامتی، مدل PERMA است که توسط مارتین سلیگمن، یکی از “پدران بنیانگذار” روانشناسی مثبت ایجاد شده است. مدل وی براساس این ایده است که پنج عامل اصلی در رفاه و حال خوب وجود دارند: احساسات مثبت ، اشتغال، روابط ، معنا داشتن و موفقیت ها.
این مدل تفاوت های رفاه را به خوبی توضیح می دهد، اما اغلب موفق به توصیف کامل رضایت واقعی زندگی نمی شود، زیرا رضایت از زندگی بر اساس ارزش های فردی هر شخص متفاوت است و کمتر قابل تنظیم است.
معیارهای رضایت از زندگی معمولاً ذهنی است یا براساس متغیرهایی است که فرد شخصاً در زندگی خود مهم می داند. رضایت از زندگی شما بر اساس عاملی که شخصاً معنایی برای آن تعیین نکنید تعیین نخواهد شد.
همچنین ممکن است اصطلاح دیگری را همراه با رضایت از زندگی و خوشبختی بشنوید: کیفیت زندگی. کیفیت زندگی یکی دیگر از معیارهای رضایت یا رفاه است، اما با شرایط زندگی مانند مقدار و کیفیت غذا، وضعیت سلامتی فرد و کیفیت محل سکونت همراه است (Veenhoven، ۱۹۹۶).
باز هم تفاوت بین کیفیت زندگی و رضایت از زندگی این است که رضایت از زندگی ذهنی و ذاتاً عاطفی است. کسی که بی خانمان است یا به بیماری سختی مبتلا می شود ، ممکن است رضایت بیشتری از زندگی نسبت به یک فرد ثروتمند با سلامتی کامل داشته باشد، زیرا آن ها ممکن است برای متغیرهای بسیار متفاوت از آنچه در کیفیت زندگی نقش دارند، اهمیت قائل شوند.

نظریه رضایت از زندگی و روانشناسی
دو نوع نظریه اصلی در مورد رضایت از زندگی وجود دارد:
نظریه های پایین به بالا: رضایت از زندگی در نتیجه رضایت در بسیاری از حوزه های زندگی.
نظریه های بالا به پایین: رضایت از زندگی به عنوان عاملی تأثیرگذار بر رضایت از حوزه خاص
نظریه های پایین به بالا معتقدند که ما در بسیاری از حوزه های زندگی مانند کار، روابط ، خانواده و دوستان، رشد فردی، سلامتی و تناسب اندام رضایت داریم. رضایت ما از زندگی در این مناطق برای ایجاد رضایت کلی از زندگی ما با هم ترکیب می شود.
از طرف دیگر، تئوری های بالا به پایین بیان می کنند که رضایت کلی ما از زندگی در بسیاری از حوزه های مختلف رضایت از زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهد (یا حتی تعیین می کند). این بحث ادامه دارد، اما برای اکثر افراد کافی است بدانند که رضایت و رضایت کلی از زندگی در حوزه های مختلف زندگی ارتباط تنگاتنگی دارند.
نظریه ها و بحث هایی که بیشتر مورد توجه قرار می گیرند ، نظریه هایی درباره چگونگی عملکرد مکانیسم ارزیابی زندگی است. چگونه تصمیم می گیریم که از زندگی خود راضی باشیم؟ چگونه تشخیص دهیم که راضی نیستیم؟
نظریه رضایت از زندگی محقق ژوسی سویکانن نظریه جذابی است: فرد هنگامی از زندگی خود راضی است که “یک نسخه فرضی آگاهانه و منطقی تر از او” قضاوت کند که زندگی او برنامه زندگی ایده آل او را برآورده می کند.
دلیل این که این نسخه ساده از تئوری واقعاً رضایت از زندگی را به دست نمی آورد این است که می تواند به طور نامناسبی نشان دهنده رضایت از زندگی در شخصی باشد که فقط به طور موقت یا خود به خود خوشحال است اما هیچ تلاشی نمی کند تا به زندگی خود ادامه دهد (Suikkanen، ۲۰۱۱) . مطمئناً خوشبختی خود به خود مشکلی ندارد، اما داشتن رضایت از زندگی به چیزی بیشتر از احساس لحظه ای شادی نیاز دارد!
تحقیق و بررسی رضایت از زندگی
اگرچه ظهور روانشناسی مثبت در حدود سال ۲۰۰۰ میلادی باعث افزایش علاقه به مواردی مانند خوشبختی، رفاه و رضایت از زندگی شد، این مباحث برای چندین دهه در بین روانشناسان محبوب بوده است.
شاید بهترین نقطه برای شروع یادگیری رضایت از زندگی، تحقیقات اد دینر و همکارانش باشد.
اد دینر و کار او درباره بهزیستی ذهنی

رضایت از مقیاس زندگی نام Ed Diener تقریباً مترادف با رفاه و رضایت از زندگی است. مقیاس دینر برای اندازه گیری رضایت از زندگی یکی از مقیاس های رایج در روانشناسی مثبت است.
از دهه ۱۹۸۰ ، کارهای دینر در تحقیق در مورد این موضوعات پیشگام بوده است. وی حتی اصطلاح “بهزیستی ذهنی” یا SWB را ابداع کرد و SWB را بعنوان یک جنبه قابل ارزیابی از ساختار گریز از خوشبختی معرفی کرد.
از دینر ، ما همچنین می دانیم که مردم به طور کلی خوشحال هستند. یک مطالعه پیشگامانه در سال ۱۹۹۶ نشان داد که حدود یک سوم مردم در ایالات متحده می گویند “بسیار خوشحال” هستند و از هر ده نفر فقط یک نفر می گوید “خیلی خوشحال نیست” (دینر و دینر).
کارهای آینده داینر در مورد بهزیستی ذهنی متوسط یا رضایت از زندگی نشان داد که کسانی که ما اغلب آنها را کاندیداهای اصلی افسردگی و ناراحتی می دانیم ، به طرز شگفت آوری خوشحال هستند، این مساله شاید به دلیل استعداد ژنتیکی آن ها نسبت به شاد بودن است.
دینر به این ایده که خوشبختی عمدتا توسط ژنتیک تعیین می شود کمک کرد، او زمانی که متوجه شد شرایط بیرونی بعید است تأثیر زیاد یا طولانی مدت روی خوشبختی فرد داشته باشند (مگر اینکه این یک تغییر بزرگ در زندگی باشد ، مانند اینکه فرد کاملاً از کار بیفتد یا در غیر اینصورت قادر به کار نباشد).
او بر اساس کار گسترده داینر در این زمینه ، چهارعامل برای یک زندگی شاد را شناسایی کرده است:
ثروت روانشناختی چیزی بیشتر از پول و شامل نگرش، اهداف و مشارکت شما در کار است. خوشبختی نه تنها احساس خوبی به همراه دارد ، بلکه برای روابط ، کار و سلامتی نیز مفید است.
تعیین انتظارات واقع بینانه درباره خوشبختی مفید است زیرا هیچ کس همیشه خوشحال نیست!
تفکر نقطه مهم سعادت و خوشبختی است؛ تقویت شناخت خود اگر به طور مناسب انجام شود می تواند خوشبختی ما را تقویت کند.
هم چنین بخوانید: رازهای شاد زندگی کردن ، چگونه شاد باشیم؟
عوامل موثر بر رضایت از زندگی
عوامل اصلی در ایجاد رضایت از زندگی هنوز کاملاً شناخته نشده اند و وزنی که هر فرد به آن ها می دهد متفاوت است. اما ، تحقیقات نشان داده است که احتمالاً در یکی از چهار دسته زیر قرار می گیرند:
- شانس زندگی
- سیر حوادث
- جریان تجربه
- ارزیابی زندگی
در دسته شانس زندگی، منابع اجتماعی مانند رفاه اقتصادی، فرهنگ و نظم اخلاقی را پیدا خواهید کرد. منابع شخصی شامل مواردی مانند موقعیت اجتماعی، دارایی مادی، اعتبار اجتماعی، پیوندهای خانوادگی و توانایی های فردی مانند آمادگی جسمانی ، قدرت روحی ، توانایی اجتماعی و مهارت های فکری است.
در دسته حوادث و رویدادها، رویدادها می توانند شامل عواملی مانند فقر یا ثروت، خطر یا امنیت، خلوت یا همراهی، تحقیر یا افتخار، روال عادی یا چالش و زشتی و زیبایی باشند. این ها مواردی هستند که می توانند در جریان زندگی روزمره برای افراد اتفاق بیفتند و باعث شوند بیشتر به سمت رضایت از زندگی یا نارضایتی از زندگی متمایل شویم.

دسته تجربه شامل تجربیاتی مانند اشتیاق یا سیری از خواب، اضطراب یا ایمنی، تنهایی یا عشق، طرد شدن یا احترام، ناراحتی یا هیجان و دافعه یا خشنودی است. این ها احساسات و پاسخی است که ما نسبت به اتفاقاتی که برایمان رخ می دهد داریم و توسط منابع شخصی و اجتماعی، توانایی های فردی و روند رویدادها تعیین می شوند.
در نهایت، ارزیابی زندگی شامل ارزیابی میانگین تأثیر همه این تعاملات است که شامل مقایسه زندگی ما با ایده “زندگی خوب” و چگونگی ایجاد تعادل خوب و بد در زندگی است.
مطالعات در مورد واریانس رضایت از زندگی بین کشورها نشان داده است که شرایط زندگی بر میانگین رضایت از زندگی تأثیر زیادی می گذارد. کشورهای مرفه اقتصادی از رضایت بیشتری از زندگی در مقایسه با کشورهای فقیر برخوردارند. در یک یادداشت مشابه، کشورهایی که چشم انداز شغلی بهتری دارند، به طور کلی رضایت از زندگی بالاتری در مقایسه با کشورهایی که بیکاری در آن ها زیاد است قرار دارند. (هلیول ، لایارد و ساکس ، ۲۰۱۷).
تحصیلات هنگام جلب رضایت از زندگی نکته جالبی است. بر اساس اختلاف بین ملت ها، به نظر می رسد که کشورهای با تحصیلات بالاتر معمولاً رضایت بالاتری را تجربه می کنند. با این حال، جالب است بدانید که برای افراد، تأثیر آموزش بر رضایت از زندگی زمانی شدیدتر است که تعداد کمی از افراد در آن کشور سطح تحصیلات فردی را کسب کنند.
به عنوان مثال ، فردی با مدرک لیسانس در کشوری با میانگین تحصیلات پایین احتمالاً افزایش بیشتری در رضایت از زندگی نسبت به فردی با لیسانس در کشوری با تحصیلات بیشتر تجربه می کند (سالیناس-جیمنز ، آرتز و سالیناس- جیمنز ، ۲۰۱۱ )
متغیرهایی مانند سلامت روحی و جسمی، انرژی، برونگرایی و همدلی، همبستگی شدیدی با رضایت از زندگی دارند، اما تعیین جهت عملکرد این موارد گاهی اوقات دشوار است: آیا این متغیرها محصول رضایت از زندگی هستند یا علت آن یا شاید هر دو؟
اهمیت رضایت از زندگی
رضایت بیشتر از زندگی باعث می شود که ما احساس شادی بیشتری داشته باشیم و به سادگی از زندگی لذت بیشتری ببریم ، بلکه بر سلامتی و سلامتی ما نیز تأثیر مثبت دارد.

تحقیقات نشان داده است که رضایت از زندگی با عوامل مرتبط با سلامتی مانند بیماری های مزمن، مشکلات خواب، درد، چاقی، سیگار کشیدن، اضطراب و فعالیت بدنی ارتباط زیادی دارد . این ارتباط ممکن است در هر دو جهت حرکت کند، اما واضح است که رضایت از زندگی و سلامتی دست به دست هم می دهند یعنی اگر یکی را افزایش دهید و تقویت کنید، افزایش دیگری به دنبالش خواهد بود.
به علاوه، مطالعه اخیر محققان دانشگاه چپمن نشان داده است که رضایت از زندگی در واقع به کاهش خطر مرگ و میر مربوط می شود! علاوه بر این، ثابت شده است که نوسانات مکرر رضایت از زندگی برای سلامتی و طول عمر مضر است.
هم چنین بخوانید: معرفی ۱۷ روش برای خوشبختی و عشق به خود داشتن
اندازه گیری رضایت از زندگی
در ابتدا از دهه ۱۹۶۰ ، تصور می شد که رضایت از زندگی به طور عینی و بیرونی مانندضربان قلب یا فشار خون اندازه گیری می شود. از آن زمان، بر اساس مطالعات بیشمار در مورد این موضوع، مشخص شده است که اندازه گیری عینی رضایت از زندگی بسیار دشوار است.
اگرچه رضایت از زندگی با متغیرهایی مانند درآمد، سلامتی و کیفیت رابطه در ارتباط است ، اما هر فردی ممکن است این متغیرها را متفاوت از دیگران ارزش گذاری کند. همانطور که مشاهده شده است، فردی با درآمد کم، سلامتی ضعیف و روابط نزدیک اندک از رضایت از زندگی بالاتری نسبت به فردی ثروتمند، سالم ودارای دوستان بسیار باشد.
به علاوه، هیچ راه عینی برای اندازه گیری رضایت از زندگی از بیرون وجود ندارد. چگونه می توان رضایت از زندگی را از بیرون اندازه گرفت؟ با تعداد لبخندها؟ نسبت خنده به اشک؟ فرکانس شادی؟ به دلیل تفاوت های فردی در شخصیت و بیان عاطفی، تصور اینکه ما می توانیم رضایت از زندگی را از بیرون اندازه بگیریم، پوچ است.
بنابراین ، منطقا نتیجه می شود که برای اندازه گیری دقیق رضایت از زندگی، باید از نظر ذهنی این کار را انجام داد. تکنیک های رایج برای اندازه گیری رضایت از زندگی شامل نظر سنجی، پرسشنامه و مصاحبه است.
مقیاس رضایت از زندگی

مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) ، ایجاد شده توسط اد دینر، محبوب ترین و پرکاربردترین مقیاس رضایت از زندگی از زمان تأسیس آن در دهه ۱۹۸۰ بوده است و شامل پنج جمله است که پاسخ دهندگان آن مقیاس سوالات را از ۱ (کاملاً مخالفم) تا ۷ (کاملاً موافق) درجه بندی می کنند. این ارزیابی دامنه های مشخصی را که پاسخ دهندگان باید رضایت خود را در مواردی مانند کار یا سلامتی ارزیابی کنند مشخص نمی کند. در عوض، سوالات کلی تری را برای تولید ارزیابی ذهنی از زندگی به طور کلی می پرسد (دینر و پاووت ، ۱۹۹۳).
این ذهنیت در اندازه گیری رضایت از زندگی مهم است زیرا، همانطور که قبلاً اشاره کردیم ، افراد بر اساس متغیرهای مختلف می توانند تفاوت های زیادی داشته باشند.
پرسشنامه شاخص رضایت از زندگی
یکی دیگر از مقیاس های محبوب رضایت از زندگی، شاخص رضایت از زندگی، یک پرسشنامه ۲۰ سوالی است که اندازه گیری کلی کیفیت زندگی را برای بزرگسالان بالای ۵۰ سال تولید می کند. این سوال توسط محققان Neugarten ، Havighurst و Tobin در سال ۱۹۶۱ ایجاد شده است، اما هنوز هم موجود و قابل استفاده است. همچنین یک فرم کوتاه ۱۱ ماده ای از پرسشنامه وجود دارد که نتایج قابل اطمینان مشابهی را ارائه می دهد.
هر نسخه ای که گرفته شود، کاربر براساس مقیاس ۳ نمره ای به مواردی پاسخ می دهد: مخالف ، نمی دانم و موافقم. هرچه امتیاز کلی بالاتر باشد، رضایت از زندگی فرد نیز بالاتر است.
برخی از موارد نمونه عبارتند از:
- هر چه پیرتر می شوم همه چیز بهتر از آن چیزی است که فکر می کردم باشد.
- انتظار دارم در آینده اتفاقات جالب و دلپذیری برایم بیفتد.
- در مقایسه با افراد دیگر در سن خودم، تصمیمات احمقانه زیادی در زندگی ام گرفته ام. (امتیاز معکوس)
- وقتی به زندگی خود فکر می کنم ، بیشتر موارد مهمی که می خواستم را به دست نیاوردم. (امتیاز معکوس)
رضایت از زندگی در دوران پیری
به طور کلی ، رضایت از زندگی در سنین پیری نسبتاً زیاد است. اگرچه شکایات طبیعی از پیری (به عنوان مثال ، درد و مشکلات خواب) می تواند لذت زندگی فرد را از بین ببرد، اما عوامل مرتبط با این شکایات معمولاً اهمیت آن را برای بزرگسالان مسن از دست می دهند.

میانگین رضایت از زندگی ممکن است با افزایش سن تغییر زیادی نکند، اما عوامل موثر در این امر میزان ارزشمندی آن ها مسلماً تغییر می کند. افراد مسن به اندازه افراد جوان برای چیزهایی مانند وضعیت و پول ارزش قائل نیستند، اما تمایل دارند که برای روابط خانوادگی و رضایت طولانی مدت از زندگی ارزش بیشتری قائل شوند.
سلامت جسمی کلی فرد می تواند عامل مهمی در رضایت از زندگی باشد، اما به نظر می رسد که سلامت روان احتمالاً نقش بسیار بیشتری در رضایت از زندگی نسبت به سلامت جسمی در سنین پیری دارد.
چگونه می توان رضایت از زندگی را بهبود بخشید؟
بنابراین ، آیا می توانید رضایت خود را از زندگی بهبود ببخشید؟ اگر آن طور که می خواهید از زندگی خود راضی نیستید، مواردی وجود دارد که می توانید برای تغییر این کار انجام دهید.
همانطور که دیدیم، عوامل زیادی در ارتباط با نظریه رضایت از زندگی وجود دارد. اگر روی بهبود یا افزایش این عوامل کار کنید، متوجه خواهید شد که رضایت از زندگی شما همزمان بهبود می یابد.
این عوامل شامل روابط با عزیزان، رضایت از کار، رضایت از سلامتی جسمی، خوشبختی از زندگی عاشقانه و رضایت از معنویت است.
دکتر لزلی بکر فلپس پنج سوال را برای کمک به شما در افزایش رضایت از زندگی ارائه می دهد. این سوالات در تحقیقات بنیادی است و مطمئناً حداقل چیزی برای اندیشیدن به شما ارائه می دهد:
- آیا تجربه های جدیدی را امتحان می کنید؟ امتحان چیزهای جدید و بیرون رفتن از زندگی روزمره راهی عالی برای بهبود رضایت شما از زندگی است.
- آیا در همه کارهایی که انجام می دهید بهترین تلاش خود را انجام می دهید؟ متعهد شدن به هر کاری که ۱۰۰٪ تلاش خود را برای آن انجام می دهید (یا تا آنجا که می توانید به ۱۰۰ درصد نزدیک باشید) به شما احساس رضایت می بخشد که کار بدون فکر و لذت های منفعلانه به راحتی نمی توانند این رضایت را برایتان فراهم کنند.
- آیا از گذراندن وقت با دیگران لذت می برید؟ هیچ کس کاملا تنها نیست . همه افراد حداقل به چند ارتباط با کیفیت و تعاملات اجتماعی گاه به گاه نیاز دارند تا در زندگی خود احساس خوشبختی کنند.
- آیا در تعاملات روزمره خود با تمایل با افراد همراه می شوید؟ بسیار مهم است که تعاملات روزمره مثبت باشد. سعی کنید مثبت و قابل قبول باشید تا اطمینان حاصل کنید که انواع تعاملات مناسب را در برنامه روزمره خود دارید.
- آیا به راحتی از انواع مختلف مشکلات ناراحت می شوید؟ مبارزه با اضطراب ، غم ، گناه ، شرم یا خشم مکرر می تواند شما را به راحتی رضایت از زندگی شما را از بین ببرد. هدف خود را تعیین کنید تا فردی شادتر و مقاوم تر باشید و برای رسیدن به آن تلاش کنید. اگر مطمئن نیستید که چگونه می توانید این کار را انجام دهید ، سعی کنید با یک درمانگر صحبت کنید.
از این پنج سوال استفاده کنید تا متوجه شوید کجای زندگی فضای بیشتری برای رضایت از زندگیتان وجود دارد.
در این مطلب، درباره رضایت از زندگی صحبت کردیم، آن را از خوشبختی و رفاه متمایز کردیم و در مورد عوامل موثر در آن توضیح دادیم. امیدواریم این اطلاعات برای شما مفید باشد و بتوانید درک واضح تری از اهمیت رضایت از زندگی داشته باشید.
نظر شما در مورد رضایت از زندگی چیست؟ بزرگترین عوامل رضایت از زندگی برای شما کدامند؟ آیا شما تفکر دیگری در مورد نظریه رضایت از زندگی دارید که به آن پایبند باشید؟
منبع: POSITIVEPSYCHOLOGY