معرفی کتاب من خوبم، توخوبی اثر توماس هریس
کتاب من خوبم، توخوبی ، انقلابی است در تحلیل رفتار متقابل که آگاهی و رفتار کسانی را که پیش از این هرگز حس خوبی درباره خویش نداشتهاند تغییر میدهد. توماس هریس میگوید: هر کدام از ما متشکل از سه نقش هستیم: والد، بالغ و کودک؛ اگر هر کدامشان را به درستی بشناسیم و در جای خود به درستی ایفا کنیم، خیلی ظریف، دقیق، ملموس و واقع بینانه، هر لحظه و هر موقعیت زندگی را میتوانیم واقعی، سالم و لذتبخش سپری کنیم. در ادامه با ما همراه باشید.
درباره کتاب من خوبم، تو خوبی
توماس هریس که بیشتر به خاطر نوشتن کتاب وضعیت آخر شناخته شده است، در ۱۳ فصل این کتاب با تقسیم شخصیت هر فرد به سه بخش والد، بالغ و کودک و تفسیر و توضیح هر کدام به طور کامل و ارائه مثال های واقعی و نهایتاً ارائه راه حلهای علمی و موثر گام بزرگی در کمک به شناخت ما آدمها برداشته است.
او از ابتدا شروع میکند؛ از زمانی که در رحم مادرمان جنینی بیش نبودیم و تاثیرات آن دوران بر احوال اکنونمان را واشکافی میکند. سپس آرام آرام و ژرف به مراحل بعدی میرود.
هم چنین بخوانید: معرفی کتاب مردی که می خندد

والد ما مجموعه عظیمی از خاطرات ضبط شده در مغز از رویدادهای خارجی بررسی نشده یا تحمیلی است که در سالهای نخست زندگی، دورهای که به طور تقریبی ۵ سال اول زندگی را تشکیل میدهد، درک و دریافت میکنیم.
در حالی که وقایع خارجی به صورت مجموعهای از دادهها که ما والد می نامیم، ثبت و ضبط میگردد، عملیات ضبط دیگری نیز به طور همزمان در حال انجام است؛ این عملیات ثبت رویدادهای درونی است. واکنشهایی که کودک به آنچه که میبیند و میشنود دارد.
در حدود دهماهگی کودک، یک رویداد قابل توجه در زندگی او شروع می شود. تا آن زمان حیات او عمدتاً از واکنشهای ناگزیر یا نیندیشیده به خواستهها و تحریکات اطرافیانش تشکیل شده بود. تا این زمان صاحب یک والد و یک کودک شده است و اکنون قادر است خود را هدایت کند و راه بیفتد و خود زندگی را تجربه کند؛ این بالغ است که سر بر آورده.
در ادامه توماس توماس به تحلیل رفتار هر کدام از این نقشها در موقیتهای متفاوت میپردازند و کنشها و واکنشهای آن را در برخورد با انسانهای دیگر طی نظریهای به نام تحلیل رفتار متقابل بررسی میکند. این بررسی تا ازدواج، تشکیل خانواده، تربیت کودکان و نوجوانان پیش میرود و به فصل ۱۲ و ارزشهای اخلاقی ختم میشود. هدف نهایی رهایی و استقلال بالغی است که در گشته طی تربیت و محیطی که فرد در آن بزرگ شده، آلوده به بالغ یا کودک یا هر دوی آنها گشته؛ این آلودگیها فرد را از داشتن روابط سالم و ارزشمند دور ساخته و گاها تعصبات ذهنیِ بیپایهای برایش رقم زده.
درباره نویسنده
توماس هریس، روانپزشک، در تگزاس زاده شد. لیسانس خود را در سال ۱۹۳۸ از مدرسه پزشکی آرکانزاس و مدرک دکترای خود را در ۱۹۴۰ از دانشگاه پزشکی تمپل دریافت نمود. در سال ۱۹۴۲ دوره آموزشی او در زمینه روانپزشکی در بیمارستان سنت الیزابت واشنگتون آغاز گردید و پس از آن به عنوان روانپزشک به خدمت نیروی دریایی درآمد. در ۱۹۴۷ به سِمت رئیس شاخه روانپزشکی هیئت پزشکی و جراحی دانشکده نیروی دریایی برگزیده شد. پس از بازنشستگی از نیروی دریایی به عنوان فرمانده ارتشی به تدریس در دانشکده پزشکی دانشگاه آرکانزاس پرداخت و سپس مدیریت بخش موسسات دولتی ایالت واشنگتن را بر عهده گرفت. او در سال ۱۹۵۶ به طبابت خصوصی در ساکرامنتو پرداخت و در حال حاضر موسس و مدیر موسسه تحلیل رفتار متقابل و یکی از اداره کنندگان انجمن بین المللی تحلیل رفتار متقابل میباشد.
برشی از کتاب من خوبم، توخوبی
خیلی وقت است که میدانیم بهترین ازدواجها زمانی پیش میروند که هر دو طرف زمینهها و منافع واقعی مشابهی داشته باشند. با این حال وقتی کودک مسئول برنامهریزی برای ازدواج باشد تفاوتهای مهم اغلب نادیده گرفته میشوند و قرارداد عقدِ ازدواج با این عنوان که “تا مرگ ما را از هم جدا کند” بر مبنای مشابهتهای ناپسندی چون “ما هردو عاشق رقصیدن هستیم” یا “ما هر دو بچههای زیادی میخواهیم”، “ما هردو عاشق اسبها هستیم” یا “ما هر دو بد اخلاقیم”، بسته میشود. کمال و بینقصی در شانههای پهن، دندانهای براق، سینههای بزرگ، ماشینهای لوکس یا دیگر شگفتیهای به نوعی زودگذر تعریف میشود. گاهی اوقات این پیوندها بر اساس نوعی اعتراض متقابل و این فرض اشتباه که “دشمنِ دشمن انسان دوست اوست” شکل میگیرند.
آیا شما این کتاب یا سایر کتابهای توماس هریس را خواندهاید؟ نظراتتان را با نیز در میان بگذارید.