معرفی کتاب مردی که می خندد
اگر از علاقهمندان شخصیت ابرشرور “جوکر” باشید. باید بدانید که این شخصیت چگونه سر و کله اش پیدا شد و در فیلمهایی چون The Dark knight و Joker درخشید. در این مطلب قصد معرفی یا نقد و بررسی فیلم نداریم؛ میخواهیم با معرفی رمان فوقالعاده ویکتور هوگو، کتاب مردی که می خندد ، به این موضوع پی ببریم که ماجرا چیست و چه ربطی به جوکر معروف دارد.
درباره کتاب مردی که می خندد
میتوان گفت کتاب مردی که می خندد ، شاخصترین اثر ویکتور هوگو است که آن را در بروکسل نوشت و در سال ۱۸۶۹ منتشر کرد. رمانی با توصیف دقیق و قدرتمند انگلستان قدیم و قهرمانانی خارقالعاده، داستانی زنده و بیان کننده نیروی خشن حاکم بر اجتماع آن زمان.
اصل داستان به زبان نویسنده آن، فرانسوی است و ترجمههای مختلفی از آن در ایران وجود دارد که ترجمه رضا فکور از برجستهترین آنهاست.
داستان کتاب چیست؟
پسرکی یتیم با چهرهای همیشه خندان! به نام گوئین پلین، نقش اول داستان است. وقتی به دنیا آمد خریداران کودک او را خریده و نزد خود نگه داشتند. همیشه خندان بودنِ گوئین به خاطر جنون یا خوشحالی و فراغ بال همیشگیاش نیست، بلکه حاصل دست جراحی کسانی است که به خاطر دشمنی با پدرش بر روی صورتش انجام دادهاند؛ پشت این خنده مضحکِ همیشگی درد و رنجی جانکاه نهفته که آخر داستان طی یک سخنرانی حزن انگیز و کوبنده سر بر میآورد.
هم چنین بخوانید: معرفی کتاب انسان خردمند
مصوبه جدید پارلمان انگلیس با این مضمون که “هرکس کودکی را به بیگاری وادارد اعدام خواهد شد”، به رها شدن گوئین در جزیرهای متروک موجب میشود. او با دخترکی نابینا و معصوم به نام دئا آشنا و همراه میشود و آن دو سر راه دورهگردی خوش قلب و منزوی قرار میگیرند. در ادامه ماجرا آنها شروع به اجرای نمایش در شهرهای مختلف میکنند. نمایشهایی که به خاطر چهره خندهدار و مضحکِ گوئین طرفداران زیادی پیدا میکند و منجر به شهرت او میشود. عشقی آتشین میان گوئین و دئا شکل میگیرد که محور اصلی داستان نیز همین است، اما گوئین نهایتا میفهمد که یک لُرد است. لرد “کلان چارلی” که در کودکی ربوده شده؛ فرزند نجیب زادهای مغرور که به علت امتناع از بوسیدن دست “شاه جیمز” مستبد او را اعدام کرده و صورت پسرش را زخمی میکنند. اکنون ثروتمند و صاحب مقام و مایملک فراوانی است، اما گوئین بعد از یک سخنرانی بسیار حزن انگیز همه چیز را رها میکند تا پیش دئا برگردد اما انگار به سان رومئو و ژولیت عاقبت دردناکی در انتظار است.
فیلم
در سال ۱۹۲۸ فیلم صامت مردی که میخندد در ژانر رمانتیک با اقتباس از همین رمان منتشر شد. از بازیگران آن میتوان به کنراد وایت، ماری فیلبین، استارت هولمز و … نام برد. در سال ۱۹۴۰ تصویر کنراد رایت در این فیلم منبع الهام بخش باب کین برای خلق شخصیت جوکر در مجموعه داستانهای کمیک بتمن شد. پس از آن در فیلمها و سریالها و انیمیشنهای فراوانی جوکر را دیدیم که همانطور که میدانید مشهورترین آنها درسال ۲۰۰۸ با بازی هیث لجر(Heath Ledger) در فیلم The Dark knight و در سال ۲۰۱۹ با بازی واکین فینیکس (Joaquin phoenix) در فیلم Joker کارگردانی شد.

درباره نویسنده
به نقل از ایران کتاب:
ویکتور هوگو، زاده ی ۲۶ فوریه ۱۸۰۲ و درگذشته ۲۲ می ۱۸۸۵، شاعر، داستان نویس و نمایشنامه نویس فرانسوی بود. ویکتور دوران کودکی را در کشورهای گوناگونی گذراند. او مدت کوتاهی در کالج اشراف در مادرید اسپانیا درس خواند و در فرانسه تحت آموزش معلم خصوصی خود، پدر ریوییر، قرار گرفت. هوگو سرودن شعر را با ترجمه ی اشعار ویرژیل آغاز کرد و همراه با این اشعار، قصیدهای بلند در وصف سیل سرود. نخستین مجموعه اشعار او در سال ۱۸۲۲ و در بیست سالگی، و نخستین رمانش در سال ۱۸۲۶ به چاپ رسیدند.
بخشی از متن کتاب
آدم خسیس نابیناست چون طلا را مشاهده میکند ولی از دیدن ثروت عاجز است
و کسی که ولخرجی می کند نیز نابیناست؛
او آغاز کار را میبیند ولی از مشاهده ی پایان آن عاجز است.
زن عشوهگر هم نابیناست چون زشتیهای وجود خویش را مشاهده نمیکند.
دانشمند هم نابینا است چون از دیدار جهل خویش محروم است.
انسان شرافتمند هم نابیناست چون آدم دغل و کلاه بردار را مشاهده نمیکند.
آدم دغل نیز نابیناست چون خداوند را نمیتواند ببیند. من نیز نابینا هستم چون حرف می زنم اما نمیبینم که گوش های شما کر است.
لحن صدای تو را دوست ندارم، موجود کم نظیری مانند تو به جای حرف زدن باید غرش نماید. تو آواز می خوانی، آواز تو نیز مانند آتش است. به همین جهت از صدایت بیزارم. به غیر از صدایت همه چیز تو وحشت آور و عالی می باشد. اگر به هندوستان قدم بگذاری تو را ستایش خواهند کرد. آیا این خنده وحشت زا مادر زائی می باشد؟ خیز این طور نیست. به طور حتم سزای جنایتی است که مرتکب شده ای. ای کاش در عمر خویش جنایتی را مرتکب شده باشی…
آیا شما این کتاب را خواندهاید؟ منتظر نظراتتان هستیم.