ذهنیت قربانی چیست؟ چگونه آن را شناسایی کنیم؟

زمان مطالعه: ۹ دقیقه

آیا کسی را می شناسید که به نظر برسد تقریباً در هر شرایطی قربانی می شود؟  ممکن است آنها ذهنیت قربانی داشته باشند که گاهی اوقات سندرم قربانی یا عقده قربانی نامیده می شود.

ذهنیت قربانی به سه باور اصلی متکی است:

  • اتفاقات بد رخ می دهد و ادامه خواهد داشت.
  • افراد یا شرایط دیگر مقصر هستند.
  • هرگونه تلاش برای ایجاد تغییر ناموفق خواهد بود ، بنابراین تلاش دیگر هیچ فایده ای ندارد.

ایده ذهنیت قربانی در فرهنگ پاپ و گفتگوی گاه به گاه مورد توجه بسیاری قرار می گیرد تا به افرادی اشاره کند که به نظر می رسد در بافت منفی فرو رفته و دیگران را نیز مجبور به همین کار می کنند.

این یک اصطلاح پزشکی رسمی نیست.  در حقیقت ، اکثر متخصصان بهداشت به دلیل ذهنیت منفی ای که در اطراف آن وجود دارد ، از آن اجتناب می کنند.

افرادی که احساس می کنند در حالت قربانی گرفتار شده اند ، اغلب منفی نگری می کنند ، اما درک درد و پریشانی اغلب به این طرز فکر دامن می زند.

ذهنیت قربانی به چه صورت است؟

ویکی بوتنیک ، درمانگر ازدواج و خانواده (LMFT) در تارزانا ، کالیفرنیا ، توضیح می دهد که مردم وقتی نقش “قربانی” را به خود می گیرند که “در این باور فرو روند که دیگران باعث بدبختی آنها شده اند و هیچ کاری نمی کنند تا تغییری ایجاد شود”.

این مسئله باعث می شود که احساس آسیب پذیری کنند ، که می تواند منجر به احساسات و رفتارهای دشوار شود.  در اینجا به برخی از این موارد میپردازیم:

پرهیز از مسئولیت پذیری

به گفته بوتنیک ، نشانه اصلی عدم پاسخگویی است.

این عامل ممکن است شامل موارد زیر باشد:

انگشت اتهام را به شخصی دیگر نشانه گرفتن

  بهانه گیری

  مسئولیت نپذیرفتن

  واکنش به بیشتر موانع زندگی با  عبارت”این تقصیر من نیست”

 اتفاقات بد اغلب برای افرادی رخ میدهندکه کاری که اند که شایسته بوده را انجام نداده اند. قابل درک است که افرادی که یکی پس از دیگری با مشکل روبرو می شوند ممکن است فکر کنند که دنیا برای آنها به پایان رسیده است.

اما بسیاری از موقعیت ها شامل درجات مختلفی از مسئولیت شخصی هستند.

به عنوان مثال از دست دادن شغل را در نظر بگیرید.  درست است که برخی از افراد بدون دلیل منطقی شغل خود را از دست می دهند.  همچنین اغلب این موارد عوامل اساسی خاصی در آن سهیم هستند.

شخصی که نتواند آن دلایل را در نظر بگیرد ممکن است از این اتفاق تجربه بیاموزد یا رشد کند و یا در نهایت دوباره با همان وضعیت روبرو شود.

در جست و جوی راه حل های ممکن نیستند

همه موقعیت های منفی کاملاً غیرقابل کنترل نیستند ، حتی اگر در ابتدا به این شکل باشند.  اغلب ، حداقل برخی اقدامات کوچک وجود دارد که می توانند منجر به بهبود شوند.

افرادی که در یک شرایط قربانی می شوند ممکن است علاقه چندانی به تلاش برای ایجاد تغییرات نشان ندهند.  آنها ممکن است پیشنهادات کمک را رد کنند ، و ممکن است به نظر برسد که آنها فقط علاقه دارند که برای خودشان متاسف شوند.

کمی وقت صرف غرق شدن در بدبختی لزوماً ناسالم نیست.  این امر می تواند به تأیید و پردازش احساسات دردناک کمک کند.

اما این دوره باید یک نقطه پایان مشخص داشته باشد.  پس از آن ، بهتر است که برای بهبود و تغییر کار کنید.

ذهنیت قربانی بودن و احساس ناتوانی

بسیاری از افرادی که احساس قربانی شدن می کنند معتقدند فاقد قدرت تغییر وضعیت خود هستند.  آنها از احساس فرومایه شدن لذت نمی برند و دوست دارند همه چیز خوب پیش برود.

اما زندگی همچنان موقعیت هایی را به سمت آنها پرتاب می کند که از منظر آنها نمی توانند کاری برای موفقیت یا فرار انجام دهند.

بوتنیک می گوید: “مهم است که به تفاوت بین” عدم تمایل “و” عدم توانایی “توجه داشته باشیم.  وی توضیح می دهد که برخی از افرادی که احساس قربانی شدن می کنند ، آگاهانه انتخاب می کنند تا سرزنش را از خود دور کرده و اشتباه کنند.

اما در عمل ، او معمولاً با افرادی کار می کند که درد روحی عمیقی دارند که تغییر را واقعاً غیرممکن می کند.

خودگویی منفی و خودشکنی

افرادی که با ذهنیت قربانی زندگی می کنند ممکن است پیام های منفی پیشنهادی چالش های پیش روی خود را درونی کنند.

احساس قربانی شدن می تواند در باورهایی وجود داشته باشد، مانند:

“هر اتفاق بدی برای من می افتد.”

“من نمی توانم در این مورد کاری انجام دهم ، پس چرا سعی می کنم؟”

  “من شایسته اتفاقات بدی هستم که برای من اتفاق می افتد.”

“هیچ کس به فکر من نیست.”

هر دشواری جدید می تواند این ایده های مفید را تقویت کند تا زمانی که محکم در مونولوگ درونی خود جای بگیرند.  با گذشت زمان ، گفتگوی منفی با خود می تواند به انعطاف پذیری آسیب برساند و بازگشت به عقب از چالش ها و بهبود آن دشوارتر شود.

گفتگوی منفی با خود اغلب با خود خرابکاری همراه است.  افرادی که بهخود-گفتاری اعتقاد دارند ، معمولاً زندگی راحت تری دارند.  اگر آن گفتگو با خود منفی باشد ، احتمالاً آنها به طور ناخودآگاه هر تلاشی را که می توانند برای تغییر انجام دهند ، خرابکاری می کنند.

نداشتن اعتماد به نفس

افرادی که خود را قربانی می دانند ممکن است با اعتماد به نفس و عزت نفس مبارزه کنند.  این می تواند احساس قربانی شدن را بدتر کند.

آنها ممکن است چیزهایی مانند: “من به اندازه کافی باهوش نیستم تا شغل بهتری پیدا کنم” یا “من به اندازه کافی استعداد موفق شدن را ندارم”  این دیدگاه ممکن است آنها را از تلاش برای پیشرفت مهارت هایشان یا شناسایی نقاط قوت و توانایی های جدید که می تواند به آنها در رسیدن به اهدافشان کمک کند ، باز دارد.

کسانی که سعی می کنند در جهت آنچه می خواهند و شکست می خورند تلاش کنند ، ممکن است یک بار دیگر خود را قربانی شرایط ببینند.  لنز منفی که آنها خود را با آن مشاهده می کنند ، دیدن هر احتمال دیگری را دشوار می کند.

هم چنین بخوانید: ۲ روش افزایش اعتماد به نفس و خودباوری

ناامیدی ، عصبانیت و کینه

ذهنیت قربانی می تواند به بهزیستی عاطفی آسیب برساند.

افراد با این طرز فکر ممکن است احساس کنند:

ناامید و عصبانی از جهانی که برخلاف آنها به نظر می رسد

  ناامید از اینکه شرایطشان هرگز تغییر نمی کند

وقتی معتقدند عزیزان به آنها اهمیتی نمی دهند ، آسیب می بینند

 کینه توزی نسبت به افرادی که شاد و موفق به نظر می رسند

این احساسات می توانند بار سنگینی بر افرادی که معتقدند همیشه قربانی خواهند شد ، داشته باشند. با گذشت زمان ، این احساسات ممکن است منجر به موارد زیر شود:

  • انفجارهای عصبانی
  •  افسردگی
  • انزوا
  •   تنهایی
  • این حالت از کجا نشات میگیرد؟

افراد بسیار کمی – در صورت وجود – ذهنیت قربانی را صرفاً به دلیل توانایی خود نسبت به این باور در پیش می گیرند.  این اغلب در چند چیز ریشه دارد.

ذهنیت قربانی و ضربه ای که در گذشته متحمل شده اند

از نظر یک فرد خارجی ممکن است فردی با ذهنیت قربانی بیش از حد چشمگیر باشد.  اما این طرز فکر اغلب در پاسخ به بزه دیدگی واقعی شکل می گیرد.

این امر می تواند به عنوان روشی برای کنار آمدن با سو استفاده یا ضربه ظاهر شود.  رو به رو شدن با شرایط منفی یکی پس از دیگری می تواند این نتیجه را ایجاد کند.

همه افرادی که شرایط آسیب زا را تجربه می کنند ، ذهنیت قربانی را بال و پر نمی دهند ، اما مردم به اشکال مختلف در برابر مشکلات واکنش نشان می دهند.  درد عاطفی می تواند احساس کنترل فرد را مختل کرده و باعث احساس درماندگی شود تا جایی که احساس گرفتاری و تسلیم رخ دهد.

خیانت

خیانت در اعتماد ، به ویژه خیانت های مکرر ، می تواند احساس قربانی شدن در افراد را ایجاد کند و اعتماد به دیگران را برای آنها سخت کند.

اگر به عنوان مثال مراقب اصلی شما ، از کودکی به ندرت تعهد خود را به شما نشان می دهد ، ممکن است برای شما دشوار باشد که به دیگران در این باره اعتماد کنید.

هم وابستگی

این طرز فکر می تواند در کنار هم وابستگی نیز توسعه یابد.  یک فرد هم وابسته ممکن است اهداف خود را فدای حمایت از شریک زندگی خود کند. در نتیجه ، آنها ممکن است از اینکه هرگز به آنچه نیاز دارند ، بدون تصدیق نقش خود در شرایط ، ناامید و رنجیده شوند.

دستکاری – اعمال نفوذ

به نظر می رسد برخی از افرادی که نقش قربانی را به خود می گیرند از سرزنش دیگران به خاطر مشکلاتی که ایجاد می کنند ، پاپیچ دیگری شدن و ایجاد احساس گناه در دیگران و یا وادار کردن دیگران برای همدردی و جلب توجه ، لذت می برند.

بوتنیک پیشنهاد می کند ، این رفتار نامتناسب ممکن است بیشتر در ارتباط با اختلال شخصیت خودشیفته باشد.

چگونه باید پاسخ دهم؟

تعامل با شخصی که همیشه خود را قربانی می داند می تواند چالش برانگیز باشد.  آنها ممکن است از پذیرفتن مسئولیت اشتباهات خود امتناع ورزند و در صورت خراب شدن اوضاع دیگران را سرزنش کنند.  آنها ممکن است همیشه از خود فرومایه به نظر برسند.

اما به یاد داشته باشید که بسیاری از افرادی که با این طرز فکر زندگی می کنند با حوادث سخت یا دردناک زندگی روبرو شده اند.

این بدان معنا نیست که شما باید مسئولیت آنها را بپذیرید یا اتهامات و سرزنش ها را بپذیرید.  اما سعی کنید با آنها همدلی کنید.

از برچسب زدن خودداری کنید

به طور کلی برچسب ها کارساز نیستند . واژه قربانی از بدترین برچسب ها است.  بهتر است خاطرنشان کردن فرد به عنوان یک قربانی خودداری کنید یا بگویید که او مانند یک قربانی رفتار می کند.

در عوض ، سعی کنید (دلسوزانه) رفتارها یا احساسات خاصی را که مشاهده می کنید ، به زبان بیاورید ، مانند:

شکایت کردن

عدم سرزنش

  عدم پذیرش مسئولیت

احساس گیر افتادن یا ناتوانی

 احساس اینکه هیچ چیز تفاوتی ایجاد نمی کند

این امکان وجود دارد که شروع یک مکالمه به آنها فرصتی بدهد تا احساسات خود را به روشی مولد بیان کنند.

حد و مرز تعیین کنید

برخی از انگ های مربوط به ذهنیت قربانی مربوط به روشی است که مردم گاهی اوقات دیگران را به خاطر مشکلات مقصر می دانند یا آنها را در مورد چیزهایی که نتیجه نداده اند گناه کار می کنند.

بوتنیک می گوید: “شما ممکن است مرتباً متهم شوید ، گویی که روی پوسته های تخم مرغ راه می روید ، یا مجبور شوید برای موقعیت هایی که احساس می کنید هر دو مسئولیت دارید ، عذرخواهی کنید.”

کمک یا حمایت از کسی که به نظر می رسد دیدگاه او با واقعیت تفاوت زیادی دارد ، اغلب دشوار است.

اگر عده ای از نظر شما و دیگران قضاوت کننده یا متهم کننده هستند ، تعیین حد و مرزها می تواند به شما کمک کند ، بوتنیک پیشنهاد می کند: “تا آنجا که می توانید از منفی بودن آنها جدا شوید و مسئولیت را به آنها بسپارید.”

هنوز هم می توانید نسبت به کسی دلسوزی و مراقبت داشته باشید حتی اگر گاهی نیاز به فاصله گرفتن از او داشته باشید.

برای یافتن راه حل ها راهنمایی کنید

ممکن است از عزیز خود بخواهید در برابر شرایطی که ممکن است بیشتر احساس قربانی شدن دارد ، محافظت کنید.  اما این می تواند منابع عاطفی شما را تخلیه کرده و وضعیت را بدتر کند.

گزینه بهتر می تواند ارائه کمک باشد (بدون اینکه چیزی برای آنها اصلاح شود).  این کار را می توانید در سه مرحله انجام دهید:

۱) اعتقاد آنها را بپذیرید که نمی توانند کاری در این زمینه انجام دهند.

۲) از آنها بپرسید اگر مجبور باشند برای انجام کاری قدرت داشته باشند ، آنها چه می کنند؟

 3) به آنها کمک کنید تا روشهای ممکن برای دستیابی به آن را باهم فکر کنند.

به عنوان مثال: “من می دانم که به نظر می رسد هیچ کس نمی خواهد شما را استخدام کند.  این باید واقعاً ناامیدکننده باشد.  شغل ایده آل شما چگونه است؟ “

بسته به پاسخ آنها ، ممکن است آنها را تشویق کنید که جستجوی خود را گسترده یا محدود کنند ، شرکت های مختلف را در نظر بگیرند یا زمینه های دیگری را امتحان کنند.

به جای توصیه مستقیم ، ارائه پیشنهادات خاص یا حل مشکل برای آنها ، به آنها کمک می کنید تا بفهمند ممکن است در واقع خودشان ابزاری برای حل آن داشته باشند.

از تشویق و اعتبار سنجی استفاده کنید

همدلی و تشویق شما ممکن است منجر به تغییر فوری نشود ، اما باز هم می تواند تغییری ایجاد کند.

تلاش کردن:

  • اشاره به مواردی که در آنها مهارت دارند
  •   برجسته سازی دستاوردهای آنها
  •   محبت خود را به آنها یادآوری کنید
  •   تأیید احساسات آنها

افرادی که فاقد حمایت پشتیبانی قوی برای کمک به آنها در مقابله با مشکلات هستند ، ممکن است سختی های بیشتری برای غلبه بر احساس قربانی شدن داشته باشند ، بنابراین تشویق عزیز خود برای گفتگو با یک درمانگر نیز می تواند کمک کند.

در نظر بگیرید که آنها از کجا آمده اند

افرادی که ذهنیت قربانی دارند ممکن است:

  • احساس ناامیدی کنند
  •  اعتقاد دارند که آنها فاقد پشتیبان هستند
  •   خود را سرزنش می کنند
  •  اعتماد به نفس ندارند
  • عزت نفس پایینی دارند

 مبارزه با افسردگی و PTSD

این احساسات و تجربیات دشوار می تواند پریشانی عاطفی را افزایش دهد و ذهنیت قربانی را حتی برای غلبه بر آن سخت تر کند.

هم چنین بخوانید: علائم افسردگی چه مواردی هستند؟

داشتن ذهنیت قربانی رفتار بد را بهانه نمی کند.  تعیین محدودیت برای خود مهم است.  اما همچنین درک کنید که ممکن است اتفاقات خیلی بیشتری از آنهایی که تمایل به توجه دارند ، رخ دهد.

اگر من فردی باشم که ذهنیت قربانی داشته باشم؟

بوتنیک می گوید: “هر از گاهی احساس جراحت و زخمی شدن ، نشانه ای سالم از ارزش شخصی ماست.”

اما اگر اعتقاد دارید که همیشه قربانی شرایط هستید ، دنیا با شما غیرمنصفانه رفتار کرده است ، یا اینکه اشتباهی رخ داده است که تقصیر شما نیست ، صحبت با یک درمانگر ممکن است به شما کمک کند تا سایر احتمالات را تصدیق کنید.

اگر با سو استفاده یا آسیب دیگری روبرو شده اید بهتر است با یک متخصص آموزش دیده صحبت کنید.  اگرچه ترومای درمان نشده ممکن است به احساس مداوم بزه دیدگی کمک کند ، اما همچنین می تواند به موارد زیر کمک کند:

  • افسردگی
  •   مسائل مربوط به رابطه
  •   طیف وسیعی از علائم جسمی و عاطفی

درمانگر می تواند در این زمینه ها به شما کمک کند:

  • دلایل اساسی ذهنیت قربانی را بررسی کند
  • روی دلسوزی برای خود کار کنند
  •   نیازها و اهداف شخصی را شناسایی کنند
  • برنامه ای برای دستیابی به اهداف ایجاد کنند
  • دلایل پشت احساس ناتوانی را کشف کنند

سخن آخر ذهنیت قربانی

ذهنیت قربانی می تواند ناراحت کننده باشد و چالش هایی ایجاد کند ، هم برای کسانی که با چنین ذهنیتی زندگی می کنند و هم برای افرادی که با چنین افرادی زندگی می کنند.  اما می توان با کمک درمانگر و همچنین دلسوزی و مهربانی زیاد به آن غلبه کرد.

منبع: HEALTHLINE

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *