احساس تنهایی در رابطه ؛ ۶ دلیل که در رابطه تنها هستید

۱۳۹۹/۱۲/۱۵۱۳۹۹/۱۲/۱۵ امین اصغری چاپان ۰ دیدگاه

زمان مطالعه: ۸ دقیقه

برای بسیاری از مردم , بودن در یک رابطه پایدار نشان دهنده وجود یک همراه برای بقیه عمر است. ما انتظار یک رابطه برای ایجاد حس نزدیکی , محبت متقابل و رابطه عمیق را داریم . چیزی که انتظار نداریم احساس تنهایی در رابطه است.

من به عنوان یک درمانگر روابط ، معمولاً زوجینی را می بینم که احساس تنهایی در رابطه خود را ابراز می کنند – چیزی که ممکن است برای زوج های درگیر بسیار دشوار باشد.

تنهایی می تواند برای افراد مختلف معنای مختلفی داشته باشد. با این حال ، به طور کلی شامل برخی از موارد زیر است:

• احساس عدم شنیده شدن توسط شریک زندگی خود

• احساس بی مهری یا بی توجهی

• احساس جدا شدن از رابطه

• احساس اضطراب در طرح مسائل

• عدم اشتراک اخبار (خوب یا بد) با شریک عاطفی خود

• نادیده گرفتن مسائل

• نسبت به آینده ، رابطه یا خودتان اطمینان ندارید

• پیدا کردن یک تصمیم گیرنده انفرادی

• شروع به برنامه ریزی (کوتاه یا بلند مدت) کنید که نیمه دیگر شما را درگیر نکند

• احساس غم ، پوچی یا ناامیدی

اگر در رابطه هستید و احساس تنهایی کرده اید ، ممکن است از خود بپرسید که چه عواملی باعث آن شده و چگونه آن را برطرف کنید.

Relate (انگلستان) تصدیق می کند که مفهوم تنهایی چقدر پیچیده است. این می تواند شامل فاکتورهای داخلی باشد ، که – تا حدی – متعلق به شما و همچنین عواملی است که با شریک زندگی خود به طور مساوی مشترک هستند.

درک هر دوی این موارد به شما کمک می کند تا بهتر به آنها بپردازید.

فهرست مطالب

احساس تنهایی عمیق

ممکن است به این نگاه خیره شده باشید و از خود بپرسید که چگونه عوامل درونی (ویژگی های شخصی ، خلق و خو یا رفتارها) باعث می شود در یک رابطه احساس تنهایی کنید – در حالی که در معاشرت با شخصی هستید که دوستش دارید.

سبک های روابط دلبستگی

همه ما در مورد “دلبستگی” که مربوط به کودکان است ، شنیده ایم. اما چگونه می توان دلبستگی در بزرگسالان نقشی در رابطه با روابط برقرار کرد؟

به طور خلاصه ، چهار سبک وابستگی وجود دارد که بزرگترها می توانند نمایش دهند.

ایمن

بزرگسالان با ایمنی نسبت به همتایان خود به توجه کمتری نیاز دارند. آنها تمایل دارند که از روابط خود رضایت بیشتری داشته باشند ، اعتماد بیشتری به شریک زندگی خود داشته باشند و ترکیب نیاز به حمایت در مقابل نیاز به استقلال را متعادل کنند (و البته همین ارزش را در شریک زندگی خود قائل هستند). بزرگسالان با الگوی دلبستگی ایمن معمولاً از احساس تنها بودن در روابط خود شکایت نمی کنند ، و رفتار “آسان تر” نشان می دهند.

دوری کردن

شرکایی که دلبستگی نفی کننده و اجتنابی دارند ، تمایل دارند بین آنها و عزیزشان فاصله بگذارند. آنها ممکن است “مدیر” یا “والدین” را منزوی یا نقش خود را بر عهده بگیرند.

شرکای اخراجی ممکن است سعی کنند خود را متقاعد کنند که مستقل هستند و دیگر نیازی به ارتباط همسرشان ندارند. با این حال ، این فقط منجر به یک عنصر جدا شدن و دفاع می شود. آنها ممکن است خشن باشند و / یا مانند اینکه فقط برایشان اهمیتی ندارد ، رفتار می کنند (اما خبرهای خبری – این کار را می کنند)

مضطرب

همسران با سبک دلبستگی مضطرب تمایل دارند – گاهی اوقات در معرض خطر واقعاً آزار دهنده بودن شریک زندگی خود – حضور و اطمینان خاطر مداوم هستند. آنها به عنوان “گرسنه احساسی” توصیف شده اند. آنها ممکن است در مورد نیاز به شریک زندگی خود برای تکمیل آنها یا “نجات آنها” صحبت کنند. از آن بدتر ، آنها ممکن است احساس کنند که بدون داشتن یک رابطه رضایت بخش ، اهمیتی ندارند یا فقط “نیمی” از خودشان هستند.

خطر در این سبک دلبستگی در حال چسبیدن و نیازمند شدن و رد شدن توسط یک شریک خسته است و باعث می شود آنها در روابط خود احساس تنهایی کنند.

ترس- دوری کردن

سرانجام ، یک شریک در یک الگوی دلبستگی نابسامان ممکن است در حالت ترس و / یا گیجی دائمی زندگی کند و سعی کند تعادل را از نزدیک یا بسیار دور از شریک زندگی خود حفظ کند. در این افراد یک دوگانگی واقعی وجود دارد به این دلیل که آنها احساس می کنند هرگز آن را درست نمی بینند و تحت فشار سیکلونهای احساسی خود قرار ندارند.

متأسفانه بزرگسالان با این سبک دلبستگی غالباً سابقه تربیت دشوار دارند. این به معنای احساس آسیب مداوم (بعضی اوقات به طور ذهنی) توسط شخصی است که برای احساس امنیت نیاز دارند. بدتر اینکه ، آنها به طور کلی در رفع نیازهای خود تلاش می کنند.

شما می توانید ببینید که چگونه سبک دلبستگی شما می تواند ارتباطی با احساس تنهایی در روابط شما داشته باشد. اگر در پیوست کاملاً ایمن نیستید ، تغییر این دیر نیست. بازنویسی روایت خود از طریق کتاب های کمک به خود ، درمان ، یا با کمک یک شریک تفاهم ، مکان خوبی برای شروع است.

سلامت روان و تنهایی

چگونه سلامت روان ارتباطی با احساس تنهایی در رابطه شما دارد؟ به زبان ساده ، یک معامله عالی.

افکار ما بر احساسات و متعاقباً بر رفتارهایمان تأثیر می گذارند. تصور کنید که یک فرد افسرده در صورت احساس صافی ، پایین بودن و ناامنی ممکن است چه احساسی در مورد رابطه خود داشته باشد. آنها احتمالاً احساس تنهایی می کنند زیرا افسردگی باعث می شود ما چنین احساسی داشته باشیم.

اضطراب نیز همین است. اگر احساس اضطراب می کنیم ، ممکن است احساس ترس کنیم ، به بدترین حالت بپردازیم ، یا به سادگی همه این احساسات را درونی کنیم و تأثیر شریک زندگی خود را با همان رمز مسدود کنیم.

با یک قدم فراتر بردن ، ضربه ممکن است بر نحوه مدیریت روابط ، اعتماد به دیگران و فرض بدترین شرایط تأثیر بگذارد. وقتی افراد در طول زندگی خود واقعاً حوادث ناگوار را تجربه کرده اند ، ممکن است انتظارشان را داشته باشند. این امر همچنین ممکن است باعث شود در اثر تجارب تا حدودی تحریف شده ، احساس بسیار تنهایی کنند.

کار بر روی سلامت روان بسیار مهم است. این برای یک رابطه سالم حیاتی است. این به این دلیل است که شما اهمیت دارید. خوشبختی شما مهم است. رابطه شما نیز مهم است.

بسته به اینکه چگونه سلامت روانی شما به خطر بیفتد ، می توانید خودتان از طریق پادکست / نقل قول های انگیزشی ، کمک به خود ، مراقبت از خود و سایر روش های ساده برای غلبه بر افسردگی روی آن کار کنید. اگر سلامت روانی شما به کمی کار بیشتر نیاز دارد ، لطفاً از یک متخصص درمانگر و / یا پزشک خانواده خود پشتیبانی حرفه ای کنید.

هرچه سلامت روان من بهبود می یابد ، رابطه من نیز بهبود می یابد. هم زمان شخصی و هم زن و شوهر چنین اوج بخشی بود. بعد از آن احساس تنهایی نکردم.

هم چنین بخوانید: چگونه رابطه سالم داشته باشیم؟

احساس تنهایی در روابط

ما دریافته ایم که براساس آنچه ممکن است در داخل اتفاق بیفتد ، احساس تنهایی می کنیم. با این حال ، در بسیاری از موارد ، این تنهایی در نتیجه عوامل رابطه ای ایجاد می شود.

۱. ارتباط ضعیف

واضح است که ارتباطات ستون فقرات هر رابطه ای است. به زوجین این امکان را می دهد که یکدیگر را بشنوند ، از اطلاعات به اشتراک گذاشته شده معنایی ایجاد کنند و به صورت مثبت یا منفی پاسخ دهند.

نیازی به گفتن نیست که وقتی صحبت از ارتباطات می شود راهی درست و غلط وجود دارد. ارتباط پرخاشگرانه ، نادیده گرفتن ، بی احتیاطی و / یا بحث برانگیز بین دو شریک زندگی منجر به احساس ناشناخته ، دوست نداشتن و در نتیجه تنهایی در روابط می شود.

۲. مسائل زمان بندی

صرف نظر از اینکه زوجین چقدر ممکن است یکدیگر را دوست داشته باشند ، بدون تربیت و اولویت بندی زمان برای دیدن همدیگر ، به موقع ، شریکان می توانند ارتباط خود را آغاز کنند. تا حدی ، این عادت است. تا حدی ، این کار روزمره فرد می شود. با این وجود ، ما نمی توانیم با یک روح رابطه داشته باشیم!

اختصاص زمان برای اتصال از اهمیت بالاتری برخوردار است. این مسلماً برای شرکایی که ممکن است دور از کار باشند و با غیبت جسمی و / یا فاصله جسمی کنار بیایند ، مرتبط است. برنامه ریزی یک به یک برای دیگران یک راه خوب برای جلوگیری از احساس تنهایی در روابط شما است.

۳. کیفیت زمان

همانطور که در بالا بحث کردیم ، مهم است که اگر نمی خواهیم در روابط خود تنها باشیم ، وقت برای با هم بودن پیدا کنیم. اما آنچه به همان اندازه مهم است اطمینان از خوب بودن زمان با کیفیت صرف شده است. تخلیه سطل زباله با هم ممکن است زمانی باشد که به عنوان زوج صرف می شود ، اما چه نوع کیفیت با کیفیتی است؟

به کیفیت اوقات خود با هم توجه کنید و آن را سرگرم کننده ، لذت بخش و / یا متنوع کنید. برای برنامه ریزی فعالیت های خود برای طیف وسیعی از سرگرمی ، به نوبت برنامه ریزی کنید!

۳. اهداف و پیشنهادات

اهداف و انتظارات با احساس تنهایی در یک رابطه چه ارتباطی دارند؟

همانطور که آستین بولینگر هنگام تأکید بر اهمیت تعیین اهداف توضیح داد ، اهداف مانند نقشه راه هر رابطه است. آنها ما را در جهتی خاص سوق می دهند تا به چیزی برسیم که هر دو – و امیدوارم به طور مساوی – بخواهیم به آن برسیم.

حال ، چه اتفاقی می افتد که شرکا اهداف متفاوتی داشته باشند؟ وقتی آنها انتظار رویکردها و یا نتایج کاملاً متفاوت را دارند ، چه می شود؟

منجر به قطع ارتباط می شود – احساس گیجی ، ناامیدی ، حتی گاهی ناامیدی. نیازی به گفتن نیست ، این کافی است تا شرکا تنها بر اساس این واقعیت احساس کنند که آنچه برای آنها مهم است و اهدافی که برای آنها مهم است با اهداف شریک زندگی آنها مطابقت ندارد.

از این نظر سازگاری در یک رابطه مهم است. احساس تنهایی در روابط خود می تواند به معنای تغییر موجود یا جدید در مسیرهای شما باشد و یا باید هر دو اهداف خود را دوباره مرور کرده و آنها را به یک جهت مشترک هدایت کنید یا اینکه بپذیرید که این سفر دیگر یک مسیر مشترک را دنبال نمی کند.

۴. نیازهای برآورده نشده

انسانها نیازهایی دارند – نیازهای جسمی ، عاطفی ، معنوی و نیازهای جنسی ، فقط برای ذکر چند مورد. وقتی با هم رابطه داریم ، امیدواریم برخی از این نیازها – اگر نه همه ، یک قطعه خوب – باشد که توسط شخصی که بیشتر از همه دوستش داریم برآورده شود. وقتی این اتفاق نیفتد ، ما احساس طرد شدن ، دوست نداشتن ، عدم اولویت بندی می کنیم.

متأسفانه ، آنچه پس از این اتفاق می افتد این است که ما به دنبال رفع این نیازها در جاهای دیگر هستیم. این طبیعت انسانی است و جهانی است. شاید از طریق شخص ثالث باشد. شاید از طریق حواس پرتی مانند کار ، دوستان ، سرگرمی ها باشد. شاید با کاهش تمام انتظارات ، همسر ما تمایل دارد و یا می تواند نیازهای ما را برآورده کند.

ما احساس تنهایی می کنیم و مغز انسان ما به هر حال ممکن است به دنبال پر کردن آن باشد. مدتی طول کشید تا فهمیدم ابراز نیازهای من خودخواهانه نیست. این کاری بود که مردم هنگام احساس امنیت انجام می دادند. و احساس امنیت و پرورش قطعاً همان چیزی بود که هم برای خودم و هم برای شریک زندگی ام می خواستم.

۵. لحظه احساسی

زن و مرد صمیمیت متفاوتی را تجربه می کنند. موارد مربوط به داشتن یک تجربه جنسی خوب از جمله اعتماد ، احترام ، برقراری ارتباط و خواندن موارد مورد علاقه و دوست نداشتن یکدیگر موارد زیادی را شامل می شود.

برای بسیاری از زنان در روابط طولانی مدت ، آنها باید از نظر عاطفی ارتباط برقرار کنند تا روحیه سکسی داشته باشند. با این حال ، بسیاری از مردان برای داشتن ارتباط با همسر خود به تجربه جنسی احتیاج دارند. این در عمل به چه معناست؟

این بدان معناست که وقتی زوجین از نظر جنسی قطع رابطه می کنند ، خواه به دلیل مسائل برنامه ریزی ، مشکلات در رابطه با زندگی ، والدین / استرس و یا مشکلات جسمی / روحی ، ممکن است در روابط خود تا حدی احساس تنهایی کنند.

۶. آزار و خیانت

بله ، این ممکن است عقل سلیم به نظر برسد بنابراین من خیلی طولانی این حرف را نخواهم زد. وقتی زوجین احساس خیانت عینی یا ذهنی را تجربه می کنند – چه از طریق امور ، دروغ یا حوادث آسیب زننده دیگر – همسران قطعاً احساس تنهایی می کنند.

جبران خسارت کاملاً عملی است اما ممکن است به صبر ، تعهد و تلاش جدی هر دو قسمت احتیاج داشته باشد. بسته به اینکه چه موضوعاتی وجود دارد ، زوجین ممکن است از یک متخصص روابط برای راهنمایی آنها در مسیر درست بهره مند شوند.